استیبل کوینها: محبوبیت فزاینده در پرداختها و چالش کارمزدهای سنگین
استیبل کوینها به ابزار پرداخت اصلی تبدیل شدهاند، اما گزارش جدید آرتیمیس رشد چشمگیر را در کنار کارمزدهای بالا نشان میدهد. بررسی کنید چگونه این ارزها آینده پرداختها را شکل میدهند.
رشد خیرهکننده پرداختهای مبتنی بر استیبلکوین
استیبلکوینها، که زمانی عمدتاً ابزاری برای معاملهگران در فضای کریپتو محسوب میشدند، اکنون در حال عبور از میزهای معاملاتی به سمت پذیرش گستردهتر در دنیای پرداختهای واقعی هستند. دادههای جدید شرکت تحلیل بلاکچین Artemis مستقر در نیویورک، رشد چشمگیری را در پرداختهای مبتنی بر استیبلکوین در بخشهای مختلف نشان میدهد. این گزارش جامع که ۳۳ شرکت پرداخت استیبلکوین را پوشش میدهد و تخمینهایی از ۱۱ شرکت دیگر را نیز شامل میشود، حجم تراکنشهای استیبلکوین را بین ژانویه ۲۰۲۳ تا آگوست ۲۰۲۵، بالغ بر ۱۳۶ میلیارد دلار ارزیابی کرده است. نرخ سالانه این تراکنشها نیز ۱۲۲ میلیارد دلار تخمین زده میشود که حاکی از پتانسیل عظیم و پذیرش رو به رشد این داراییهای دیجیتال است.
بر اساس یافتههای Artemis، استیبلکوین USDT تتر با ۸۵ درصد از حجم کل تراکنشها، سلطه بلامنازعی در بازار دارد. پس از آن، USDC سیرکل قرار گرفته است که عمدتاً بر روی شبکههای ترون، اتریوم، بایننس اسمارت چین و پالیگان فعالیت میکند. آنتونی ییم، همبنیانگذار Artemis، و اندرو ون آکن، دانشمند داده این شرکت، تأکید کردهاند که استیبلکوینها از ابزارهای صرفاً معاملاتی به یک روش پرداخت جریان اصلی تبدیل شدهاند. شرکتهای بزرگی نظیر ویزا (Visa)، مسترکارت (Mastercard)، پیپال (PayPal) و استرایپ (Stripe) نیز در حال یکپارچهسازی این فناوری در سیستمهای خود هستند که نشاندهنده اعتماد روزافزون به پتانسیل استیبلکوینها برای تسهیل پرداختهای دیجیتال است. این پیشرفتها، زمینه را برای یک انقلاب آرام در نحوه انتقال ارزش در فضای وب۳ و فراتر از آن فراهم میکند.
هزینههای پنهان: چالش کارمزدها در پذیرش گسترده
با وجود رشد خیرهکننده و مزایای ظاهری استیبلکوینها در پرداختهای دیجیتال، این سهولت بیهزینه نیست. دادهها نشان میدهند که کارمزدهای مربوط به تراکنشهای استیبلکوین اغلب با کارمزدهای موجود در سیستمهای مالی سنتی برابری کرده یا حتی از آنها فراتر میرود. در حالی که انتقالهای همتا به همتا (P2P) بر روی بلاکچینهای کارآمدی مانند سولانا (Solana) میتواند تنها کسری از سنت هزینه داشته باشد، کارمزدهای مربوط به مبادله و تبدیل استیبلکوینها – شامل کارمزدهای معاملاتی، انتقالهای شبکه، و اسپرد نرخ ارز – میتواند به سرعت مزیت کمهزینه بودن را از بین ببرد. این یک چالش اساسی برای پذیرش گسترده کریپتو و استیبلکوین به عنوان جایگزینی واقعی برای سیستمهای پرداخت سنتی است.
کوین اولری (Kevin O’Leary)، داور برنامه Shark Tank، اخیراً این مشکل را در پلتفرم X برجسته کرده است. او به ازدحام شبکه اتریوم اشاره کرد که باعث شد کارمزدها برای تراکنشهای کوچک به بیش از ۱۰۰۰ دلار برسد، که نشاندهنده چالشهای پایدار هزینه است. اولری گفت: "این مانند پرداخت عوارض هزار دلاری برای رانندگی در یک بزرگراه تکمسیره است." او افزود: "این ثابت میکند که من سالهاست چه میگویم: وقتی ترافیک واقعی به سیستم وارد شود، زیر فشار میشکند." این اظهارات، ضرورت پرداختن به مسائل مقیاسپذیری و کارمزدها را برای تضمین آینده پایدار پذیرش داراییهای دیجیتال بیش از پیش آشکار میسازد.
نیاز به زیرساختهای مقیاسپذیر و قوانین حمایتی در فضای کریپتو
همانطور که کوین اولری اشاره کرد، بیش از یک دهه است که درباره انتقال به "آن-چین" صحبت میکنیم و اکنون که پذیرش واقعی در حال وقوع است، ضعفها و "ترکها" خود را نشان میدهند. نوآوری تنها درباره هیاهو یا گمانهزنی نیست؛ بلکه درباره ساخت زیرساختهایی است که واقعاً بتوانند مقیاس را تحمل کنند. این نکته برای توسعه فضای وب۳ و پروتکلهای کریپتو که به دنبال پذیرش گسترده هستند، حیاتی است. شبکههای بلاکچین باید قادر به پردازش حجم بالایی از تراکنشها با کارمزدهای قابل پیشبینی و پایین باشند تا بتوانند با سیستمهای پرداخت سنتی رقابت کنند.
علاوه بر چالشهای مقیاسپذیری، چارچوبهای قانونی نیز نقش مهمی در پذیرش و امنیت استیبلکوینها ایفا میکنند. به عنوان مثال، قانون Genius Act که توسط رئیسجمهور دونالد ترامپ امضا شد، چارچوبی فدرال برای صادرکنندگان استیبلکوین ایجاد کرد. اما منتقدان معتقدند که این قانون برای حمایت از مصرفکننده یا رفع تعارض منافع، اقدام چندانی انجام نداده است. این موضوع نشان میدهد که در کنار پیشرفتهای فنی، نیاز به قوانین واضح و جامع برای حمایت از کاربران و افزایش اعتماد به داراییهای دیجیتال وجود دارد. پایداری استیبلکوینها بر پایه داراییهای ثابت مانند دلار آمریکا استوار است و صادرکنندگان از جمعآوری بهره بر اوراق قرضه خزانهداری و سایر ذخایر پشتیبان توکن، سود کسب میکنند. امنیت و شفافیت در مدیریت این ذخایر، برای حفظ اعتماد کاربران در بلندمدت بسیار مهم است، حتی اگر در حال حاضر، پرداختهای استیبلکوین در مقایسه با سیستمهای سنتی کوچک باقی بمانند.
آمارها و بازیگران اصلی بازار پرداخت
استیبل کوینها دیگر تنها ابزارهایی برای معاملهگران در دنیای کریپتو نیستند؛ آنها به سرعت در حال ورود به قلمرو پرداختهای روزمره در دنیای واقعی هستند. این گذار، در حالی که نویدبخش راحتی و کارایی است، با مجموعهای از پیچیدگیها و هزینههای خاص خود همراه است. دادههای جدیدی که توسط موسسه تحلیل بلاکچین Artemis مستقر در نیویورک منتشر شده، نشاندهنده رشد چشمگیر پرداختهای استیبل کوین در بخشهای مختلف است، حتی با وجود اینکه کارمزدها اغلب با کارمزدهای رایج در سیستم مالی سنتی برابری کرده یا از آن فراتر میروند.
رشد چشمگیر پرداختهای استیبل کوین در دنیای واقعی
بر اساس گزارش جامع Artemis، که ۲۲ شرکت پرداخت استیبل کوین را به طور مستقیم مورد بررسی قرار داده و تخمینهای ۱۱ شرکت دیگر را نیز تکمیل نموده است، حجم تراکنشهای استیبل کوین بین ژانویه ۲۰۲۳ تا اوت ۲۰۲۵ به ۱۳۶ میلیارد دلار رسیده است. نرخ سالانه تخمینی این تراکنشها نیز ۱۲۲ میلیارد دلار برآورد میشود. این مجموعه دادهها، که ۳۳ شرکت را پوشش میدهد، به عنوان جامعترین اطلاعات موجود در این زمینه شناخته شده و بخش عمدهای از حجم در حال ظهور پرداختهای استیبل کوین را به تصویر میکشد. آنتونی ییم، بنیانگذار Artemis، و اندرو ون آکن، دانشمند داده این موسسه، خاطرنشان میکنند که استیبل کوینها از ابزارهایی صرفاً برای معاملهگران کریپتو به یک روش اصلی و پذیرفتهشده برای پرداخت تبدیل شدهاند که نشاندهنده پذیرش گسترده آنها در اکوسیستم وب۳ و فراتر از آن است.
رهبران بازار و پلتفرمهای کلیدی در دنیای کریپتو
در میان بازیگران اصلی بازار پرداخت استیبل کوین، USDT تتر با ۸۵ درصد از حجم کل معاملات، همچنان پیشتاز مطلق است. پس از آن، USDC سیرکل در جایگاه دوم قرار میگیرد. این تراکنشها عمدتاً بر روی بلاکچینهای محبوب و پرسرعتی مانند ترون، اتریوم، بایننس اسمارت چین و پالیگان انجام میشوند. این پلتفرمها به دلیل سرعت و کارایی خود، بستر مناسبی را برای حجم بالای تراکنشهای استیبل کوین فراهم کردهاند. نکته قابل توجه دیگر، ادغام این فناوری توسط شرکتهای بزرگ مالی و پرداخت سنتی مانند ویزا، مسترکارت، پیپال و استرایپ است. این حرکت نشاندهنده این است که پرداخت با استیبل کوین به سرعت در حال ورود به جریان اصلی سیستم مالی جهانی است و از مرزهای صرفاً کریپتو فراتر رفته، فرصتهای جدیدی را برای تراکنشهای برونمرزی و بالقوه با کارمزدهای کمتر ارائه میدهد.
چالشها، هزینهها و نیاز به زیرساخت قوی
با وجود این رشد هیجانانگیز و نویدبخش، استفاده از استیبل کوینها خالی از چالش نیست. در حالی که انتقالهای همتا به همتا (P2P) بر روی بلاکچینهای کارآمدی مانند سولانا میتواند کسری از یک سنت هزینه داشته باشد، هزینههای مبادله و تبدیل — شامل کارمزدهای معاملاتی، هزینههای انتقال شبکه و اسپردهای نرخ ارز (FX spreads) — میتوانند به سرعت این مزیت کارمزد پایین را از بین ببرند. کوین اولیری، سرمایهگذار معروف برنامه شارک تانک، اخیراً به این نقطه ضعف در شبکه X اشاره کرده است. او توضیح داد که ازدحام شبکه اتریوم، کارمزدها را برای تراکنشهای کوچک به بیش از ۱۰۰۰ دلار رساند که این نشاندهنده چالشهای مداوم و پرهزینه در برخی از بلاکچینها است.
اولیری این وضعیت را اینگونه تشبیه کرد: "این مانند پرداخت عوارض هزار دلاری برای رانندگی در یک بزرگراه تکمسیره است." او افزود که این وضعیت اثبات میکند که "وقتی ترافیک واقعی به سیستم وارد شود، زیر فشار میشکند." اولیری تأکید کرد که نوآوری صرفاً درباره هیجان یا گمانهزنی نیست، بلکه درباره ساخت زیرساختهایی است که واقعاً بتوانند مقیاسپذیری را مدیریت کنند و از ترکهای موجود در پذیرش واقعی کریپتو در امان بمانند. این نقد تند، اهمیت توسعه راهکارهای لایه دوم، بهبود معماری بلاکچینها و کاهش کارمزد شبکه را در اکوسیستم وب۳ بیش از پیش نمایان میسازد تا تجربه کاربری بهتری برای پرداختهای کریپتو فراهم شود و موانع پذیرش گسترده کاهش یابد. کاربران باید همواره از جزئیات کارمزدها در پلتفرمهای مختلف آگاه باشند تا از هزینههای غیرمنتظره در تراکنشها جلوگیری کنند.
در کنار این چالشهای فنی و اقتصادی، نباید از تأثیر چارچوبهای نظارتی و بازیگران سنتی بر بازار غافل شد. تصویب "قانون نابغه" (Genius Act) توسط رئیسجمهور دونالد ترامپ، یک چارچوب فدرال برای صادرکنندگان استیبل کوین ایجاد کرد. با این حال، منتقدان بر این باورند که این قانون به حمایت از مصرفکننده یا رفع تضاد منافع موجود در این فضا، توجه کافی نکرده است. مثال بارز آن، کنترل حدود ۶۰ درصدی خانواده ترامپ بر شرکت World Liberty Financial و استیبل کوین USD1 آن است. این استیبل کوین اخیراً با سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری یک صندوق اماراتی در بایننس، بزرگترین صرافی کریپتو جهان، شتاب بیشتری گرفت. حتی عفو اخیر چانگپنگ ژائو، بنیانگذار بایننس، توسط ترامپ، نشاندهنده نفوذ و ارتباطات پیچیدهای است که بازیگران سنتی و سیاسی را به این اکوسیستم متصل میکند. این موارد تأکید میکنند که فضای پرداخت با استیبل کوین نه تنها از نظر تکنولوژیکی در حال تکامل است، بلکه از نظر نظارتی و بازیگران تأثیرگذار نیز پیچیدگیهای خاص خود را دارد و کاربران باید همواره نسبت به تحولات این حوزه و ریسکهای بالقوه آگاهی داشته باشند.
چالش بزرگ: کارمزدهای بالا و زیرساخت ضعیف
استیبلکوینها، که زمانی عمدتاً ابزاری برای معاملهگران در فضای کریپتو بودند، اکنون به سرعت در حال ورود به دنیای پرداختهای واقعی هستند. دادههای جدید شرکت تحلیل بلاکچین آرتیمیس (Artemis) مستقر در نیویورک، رشد سریع پرداختهای استیبلکوینی را در بخشهای مختلف نشان میدهد. بر اساس این گزارش، بین ژانویه ۲۰۲۳ تا اوت ۲۰۲۵، مبلغی بالغ بر ۱۳۶ میلیارد دلار تراکنش استیبلکوین انجام شده که نرخ سالانه آن به ۱۲۲ میلیارد دلار میرسد. تتر (USDT) با ۸۵ درصد حجم معاملات، بازار را در اختیار دارد و پس از آن یواسدیسی (USDC) متعلق به سیرکل قرار دارد که عمدتاً بر روی بلاکچینهای ترون، اتریوم، بایننس اسمارت چین و پالیگان فعالیت میکند. شرکتهای بزرگی نظیر ویزا (Visa)، مسترکارت (Mastercard)، پیپال (PayPal) و استرایپ (Stripe) نیز در حال ادغام این داراییهای دیجیتال در سیستمهای خود هستند که نشاندهندهٔ پذیرش گستردهتر آنهاست.
اما این راحتی و رشد خیرهکننده، بدون هزینه نیست. گزارش آرتیمیس حاکی از آن است که اغلب کارمزدها در این سیستمها با کارمزدهای مالی سنتی برابری کرده یا حتی از آنها فراتر میروند. این موضوع، یک چالش اساسی برای آینده استیبلکوینها و پذیرش عمومی آنها به شمار میرود، زیرا مزیت اصلی بلاکچین در کاهش هزینهها و افزایش سرعت تراکنشها زیر سوال میرود و برای پذیرش انبوه کریپتوکارنسی ضروری است.
فراتر از انتقال همتا به همتا: هزینههای پنهان
یکی از جذابیتهای اولیه فناوری بلاکچین و رمزارزها، امکان انتقال وجوه با کارمزدهای بسیار پایین، به خصوص در تراکنشهای همتا به همتا (P2P) بود. در بلاکچینهای کارآمدی مانند سولانا، هزینه یک انتقال میتواند به کسر کوچکی از یک سنت برسد. این مزیت، امید به سیستم پرداخت جهانی ارزانقیمت را تقویت میکرد. اما این تصویر کامل نیست و رشد استیبلکوینها، جنبهٔ دیگری از هزینهها را آشکار کرده است. همانطور که آرتیمیس اشاره میکند، این مزیت اولیه میتواند به سرعت از بین برود؛ کارمزدهای صرافی و تبدیل، شامل هزینههای معاملاتی، انتقالهای شبکهای، و تفاوت قیمت خرید و فروش ارز (FX spreads)، میتوانند به سرعت این مزیت را کاهش داده و حتی آن را خنثی کنند.
در واقع، زمانی که کاربران قصد دارند استیبلکوینهای خود را از یک بلاکچین به بلاکچین دیگر منتقل کنند، یا آنها را به ارز فیات تبدیل کنند، با سلسلهای از هزینهها مواجه میشوند. این کارمزدهای تراکنش نه تنها تجربه کاربری را ناخوشایند میکنند، بلکه مانع بزرگی برای پذیرش استیبلکوینها به عنوان یک روش پرداخت روزمره در تراکنشهای خرد میشوند. برای مثال، اگرچه انتقال USDT بر روی بلاکچین ترون ممکن است ارزان باشد، اما برای استفاده از آن در یک پلتفرم مبتنی بر اتریوم، کاربر باید هزینههای بریج (bridge) و سپس هزینههای تراکنش بالای اتریوم را بپردازد. این مسئله، نشاندهنده نیاز به توسعهٔ زیرساختهای مقیاسپذیر و یکپارچهتر در اکوسیستم وب۳ است.
معضل ازدحام شبکه و زیرساختهای مقیاسناپذیر
علاوه بر هزینههای مربوط به صرافیها و تبدیل، زیرساختهای فعلی بلاکچین با مشکل بزرگتری روبرو هستند: مقیاسپذیری و ازدحام شبکه. کوین اولیری (Kevin O’Leary)، داور مشهور برنامه "شارک تنک" (Shark Tank)، اخیراً در پلتفرم ایکس (X) به این معضل اشاره کرده است. او تجربهٔ افزایش کارمزدها در شبکه اتریوم را مطرح کرد که برای تراکنشهای کوچک، هزینهها را به بیش از ۱۰۰۰ دلار رسانده بود. این رقم، چالشهای مداوم هزینهای را به شدت برجسته میکند.
اولیری این وضعیت را به "پرداخت عوارض هزار دلاری برای رانندگی در یک بزرگراه تک لاین" تشبیه کرده و میافزاید: "این ثابت میکند چیزی که سالهاست میگویم: وقتی ترافیک واقعی به سیستم وارد میشود، تحت فشار خرد میشود." او تاکید کرد که بیش از یک دهه است از "روی زنجیره رفتن" (going on-chain) صحبت میکنیم و اکنون با وقوع پذیرش واقعی در دنیای واقعی، "شکافها خود را نشان میدهند." این اظهارات، انتقادی صریح به وضعیت زیرساختهای کنونی بلاکچین است که هنوز برای حجم بالای تراکنشهای مورد نیاز برای پذیرش انبوه، آماده نیست.
افزایش شدید کارمزدها در زمان ازدحام شبکه، نه تنها کاربران را با هزینههای غیرقابل پیشبینی مواجه میکند، بلکه میتواند سرعت تراکنشها را نیز به شدت کاهش دهد و تجربه کاربری را مختل سازد. این مسئله، نقطهٔ ضعفی بنیادین در سیستمهای بلاکچینی است که ادعای کارایی و سرعت دارند. برای رفع این چالش، نیاز به بهبودهای قابل توجه در معماری شبکهها و توسعه راهکارهای مقیاسپذیری لایه دو (Layer 2 solutions) احساس میشود تا معاملات رمزارز با کارایی بیشتری انجام شوند.
نوآوری نیازمند زیرساخت قوی: درسهایی برای وب۳
با وجود تمام پتانسیلهای استیبلکوینها و بلاکچین در متحول کردن پرداختهای جهانی و ایجاد زیرساختهای جدید برای وب۳، مشکلات مربوط به کارمزد و مقیاسپذیری، موانع جدی بر سر راه پذیرش گسترده هستند. همانطور که کوین اولیری به درستی بیان میکند: "نوآوری فقط به معنای هیاهو و گمانهزنی نیست؛ بلکه در مورد ساخت زیرساختی است که واقعاً بتواند مقیاس را مدیریت کند." این جمله، چکیدهٔ چالش پیش روی صنعت کریپتوکارنسی و اکوسیستم بلاکچین است. بدون توسعه زیرساختهای قدرتمند و کارآمد، مزایای ذاتی بلاکچین، از جمله شفافیت و عدم نیاز به واسطه، به طور کامل محقق نخواهند شد.
این وضعیت نشان میدهد که هرچند استیبلکوینها به عنوان یک پلی مطمئن بین دنیای فیات و رمزارز عمل میکنند و راه را برای پذیرش وب۳ هموار میکنند، اما تا زمانی که معضل کارمزدهای بالا و زیرساختهای ناکارآمد حل نشود، نمیتوانند جایگزین کاملی برای سیستمهای مالی سنتی شوند. تمرکز بر راهکارهای مقیاسپذیری پایدار و کاهش هزینههای تراکنش برای حفظ اصول کریپتو و تضمین امنیت و کارایی تراکنشها حیاتی است. این نیاز نه تنها شامل بهبود معماری بلاکچینها میشود، بلکه در برگیرنده بهینهسازی فرآیندهای مربوط به صرافیهای رمزارز و کیف پولهای دیجیتال نیز هست تا هزینههای پنهان کاهش یابد و تجربه کاربری در این فضا بهبود یابد.
چشمانداز قانونگذاری و تحولات سیاسی اخیر
در حالی که استیبلکوینها به طور فزایندهای از فضای معاملات رمزارزی فراتر رفته و به پرداختهای دنیای واقعی راه مییابند، رشد و پذیرش آنها با چالشهای مهمی در زمینه قانونگذاری و تحولات سیاسی همراه است. یافتههای اخیر شرکت تحلیل بلاکچین Artemis نشاندهنده رشد چشمگیر تراکنشهای استیبلکوین در بخشهای مختلف است، به طوری که حجم این تراکنشها بین ژانویه ۲۰۲۳ تا آگوست ۲۰۲۵ به ۱۳۶ میلیارد دلار رسیده است. این گسترش فعالیت، لزوم تدوین چارچوبهای نظارتی جامع و شفاف را بیش از پیش آشکار میسازد تا از مصرفکنندگان محافظت شده و تعارض منافع احتمالی مدیریت شود. با این حال، همانطور که دادهها نشان میدهد، حتی با وجود پتانسیل بالای این ارزهای دیجیتال با ثبات قیمت، ضعف در زیرساختهای نظارتی میتواند مسیر رشد پایدار وب۳ را با موانعی جدی مواجه سازد.
قانون Genius Act و چالشهای حمایتی
یکی از مهمترین گامها در مسیر قانونگذاری استیبلکوینها، امضای قانون Genius Act توسط رئیسجمهور دونالد ترامپ بود که چارچوبی فدرال را برای صادرکنندگان استیبلکوین ایجاد کرد. این اقدام با هدف ایجاد بستر قانونی برای فعالیت این داراییهای دیجیتال صورت گرفت. اما بلافاصله پس از امضای آن، منتقدان نگرانیهای جدی را مطرح کردند. این منتقدان بر این باورند که قانون Genius Act نتوانسته است به اندازه کافی به موضوعاتی چون حمایت از مصرفکننده و رسیدگی به تعارض منافع بپردازد. عدم شفافیت کافی در این زمینهها میتواند ریسکهای متعددی را برای کاربران و ثبات اکوسیستم رمزارزی ایجاد کند. در یک محیط مالی پویا مانند کریپتو، جایی که سرعت نوآوری بالاست، چارچوبهای قانونی باید به گونهای طراحی شوند که ضمن حمایت از نوآوری، از سوءاستفادهها و آسیبهای احتمالی به سرمایهگذاران جلوگیری نمایند. فقدان این سازوکارها میتواند به از دست رفتن اعتماد عمومی و کند شدن پذیرش فناوری بلاکچین در پرداختهای روزمره منجر شود و امنیت سایبری و مالی کاربران را به خطر بیندازد.
تعارض منافع و صعود USD1 در فضای کریپتو
یکی از نقاط تمرکز اصلی انتقادات پیرامون قانون Genius Act، بحث تعارض منافع است. به عنوان مثال، دونالد ترامپ و خانوادهاش حدود ۶۰ درصد از سهام World Liberty Financial را کنترل میکنند. این شرکت یک ونچر کریپتویی است که استیبلکوین مخصوص به خود، یعنی USD1، را راهاندازی کرده است. این موضوع به خودی خود میتواند سوالاتی را درباره بیطرفی و عدالت در قوانین تنظیمگری ایجاد کند. USD1 اخیراً زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که یک صندوق سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری در امارات متحده عربی از این استیبلکوین برای خرید سهام در Binance، بزرگترین صرافی کریپتو در جهان، استفاده کرد. این اتفاق نشاندهنده پتانسیل رشد استیبلکوینهای خاص است، اما در عین حال، ارتباطات سیاسی پشت آن میتواند به بحثها درباره شفافیت و حاکمیت شرکتی در فضای وب۳ دامن بزند. همانند سایر استیبلکوینها، USD1 نیز به داراییهای ثابتی مانند دلار آمریکا وابسته است و صادرکنندگان آن میتوانند با جمعآوری بهره اوراق قرضه خزانهداری و سایر ذخایر پشتوانه توکن، سود کسب کنند. این مدل کسبوکار، اگرچه رایج است، اما در صورت وجود تعارض منافع، میتواند به ابزاری برای نفوذ سیاسی یا مالی تبدیل شود که نیازمند نظارت دقیقتر است تا از امنیت داراییهای کاربران محافظت شود.
عفو چانگپنگ ژائو و پیامدهای سیاسی-نظارتی
یکی از جدیدترین و بحثبرانگیزترین تحولات سیاسی در این حوزه، عفو چانگپنگ ژائو (CZ)، بنیانگذار Binance، توسط دونالد ترامپ بود. CZ پیش از این به دلیل عدم جلوگیری از فعالیتهای مجرمانه پولشویی در پلتفرم خود، محکوم و دوران حبس خود را گذرانده بود. این عفو، که تنها چند ماه پس از امضای قانون Genius Act و در بحبوحه فعالیتهای World Liberty Financial و USD1 صورت گرفت، با واکنشهای منفی گستردهای مواجه شد و از سوی برخی به عنوان اقدامی «منزجرکننده» توصیف گردید. این رخداد، سوالات جدی را در مورد استقلال فرآیندهای قانونی و نقش نفوذ سیاسی در حوزه رمزارزها مطرح میکند. چنین تصمیماتی میتوانند به درک عمومی از بیثباتی نظارتی دامن زده و اعتبار تلاشها برای ایجاد یک چارچوب قانونی مستحکم را خدشهدار کنند. برای پیشرفت پایدار وب۳ و پذیرش گستردهتر فناوری بلاکچین، اعتماد عمومی و اطمینان از عدالت و بیطرفی در اجرای قوانین حیاتی است. این نوع تحولات سیاسی میتوانند کاربران را در مورد امنیت سرمایههایشان نگران کرده و نیاز به هوشیاری در برابر ریسکهای احتمالی مانند فیشینگ و سایر حملات سایبری را که در یک محیط نظارتی نامشخص بیشتر میشود، گوشزد میکنند.
در مجموع، حرکت استیبلکوینها به سمت پذیرش جریان اصلی، نیازمند یک چارچوب قانونگذاری قوی و عادلانه است که بتواند با پیچیدگیهای فنی و نفوذهای سیاسی مقابله کند. همانطور که Kevin O’Leary، یکی از قضاوتکنندگان Shark Tank، اشاره کرده است، نوآوری فقط درباره هیاهو یا گمانهزنی نیست، بلکه درباره ساخت زیرساختی است که واقعاً بتواند مقیاسپذیری را مدیریت کند. این امر هم در مورد زیرساختهای فنی بلاکچین و هم در مورد زیرساختهای نظارتی و حقوقی صادق است. بدون قوانین شفاف و اجرای بیطرفانه، پتانسیل کامل استیبلکوینها برای بهبود سیستمهای پرداخت و ایجاد یک اقتصاد دیجیتال عادلانهتر، ممکن است هرگز محقق نشود.
آینده پرداختها علیرغم موانع موجود
تحول استیبل کوینها: از ابزاری برای معاملهگران تا روشی برای پرداختهای جهانی
استیبل کوینها، این ارزهای دیجیتال با پشتوانه داراییهای ثابت، دیگر تنها ابزاری برای معاملهگران در صرافیهای کریپتو نیستند. دادههای جدید از شرکت تحلیل بلاکچین آرتیمیس (Artemis) در نیویورک، نشاندهنده رشدی چشمگیر در استفاده از استیبل کوینها برای پرداختهای واقعی در بخشهای مختلف است. بر اساس گزارش آرتیمیس که ۲۲ شرکت پرداخت استیبل کوین را بررسی کرده و برآوردهای ۱۱ شرکت دیگر را نیز شامل میشود، بین ژانویه ۲۰۲۳ تا اوت ۲۰۲۵، مجموعاً ۱۳۶ میلیارد دلار تراکنش با استیبل کوین انجام شده که نرخ سالانه ۱۲۲ میلیارد دلار را نشان میدهد. در این میان، تتر (USDT) با ۸۵ درصد از حجم، پیشتاز است و پس از آن یواسدیسی (USDC) قرار دارد. این تراکنشها عمدتاً بر بستر بلاکچینهای ترون، اتریوم، بایننس اسمارت چین و پالیگان صورت گرفتهاند. موسسان آرتیمیس، آنتونی ییم و اندرو ون آکن، تاکید میکنند که استیبل کوینها از ابزارهای تخصصی به روشی رایج برای پرداخت تکامل یافتهاند. حتی شرکتهای بزرگی مانند ویزا (Visa)، مسترکارت (Mastercard)، پیپال (PayPal) و استرایپ (Stripe) نیز در حال ادغام این ارزها در سیستمهای خود هستند که نشاندهنده پذیرش گستردهتر آنها در اکوسیستم مالی جهانی است. این مجموعه داده، به عنوان جامعترین بررسی تا به امروز در این حوزه، بخش عمدهای از حجم پرداختهای نوظهور با استیبل کوین را پوشش میدهد و آیندهای روشن را برای کاربردهای فراتر از معاملات صرف ترسیم میکند.
معضل کارمزدهای بالا: هزینههای پنهان در مسیر پرداختهای کریپتویی
در حالی که رشد استیبل کوینها در پرداختهای واقعی چشمگیر است، این مسیر بدون چالش نیست. یکی از بزرگترین موانع، مسئله کارمزدهای بالا است که میتواند مزیت سرعت و کارایی بلاکچین را از بین ببرد. در حالی که انتقال همتا به همتا (P2P) بر روی بلاکچینهای کارآمد مانند سولانا ممکن است تنها کسری از یک سنت هزینه داشته باشد، اما هزینههای صرافی و تبدیل، شامل کارمزدهای معاملاتی، انتقال شبکه و اسپرد نرخ ارز، به سرعت این مزیت را محو میکنند. کوین اولیری (Kevin O’Leary)، یکی از داوران برنامه شارک تنک، اخیراً در پلتفرم ایکس (X) به این موضوع اشاره کرد و بیان داشت که ازدحام شبکه اتریوم، کارمزدها را برای تراکنشهای کوچک به بیش از ۱۰۰۰ دلار رسانده است. او این وضعیت را به "پرداخت عوارض هزار دلاری برای رانندگی در یک بزرگراه تک لاین" تشبیه کرد و افزود: "این نشان میدهد که وقتی ترافیک واقعی به سیستم وارد میشود، تحت فشار خرد میشود." او تاکید کرد که نوآوری تنها به معنای تبلیغات یا گمانهزنی نیست، بلکه درباره ساخت زیرساختهایی است که واقعاً بتوانند مقیاسپذیری را مدیریت کنند. این مسئله نشاندهنده نیاز مبرم به راهکارهای لایه دوم (Layer 2) و بلاکچینهای با ظرفیت بالاتر است تا استیبل کوینها بتوانند به شکلی مقرونبهصرفه به ابزاری برای پرداختهای روزمره تبدیل شوند و چالشهای هزینهای فعلی برطرف گردند.
چشمانداز قانونگذاری و نقش بازیگران کلیدی
همزمان با رشد و چالشهای فنی، جنبههای قانونی و سیاسی نیز در تکامل استیبل کوینها نقش مهمی ایفا میکنند. گزارش آرتیمیس در حالی منتشر میشود که ماهها پیش، قانون GENIUS توسط رئیس جمهور وقت، دونالد ترامپ، امضا شده بود. این قانون چارچوب فدرالی را برای صادرکنندگان استیبل کوینها ایجاد کرد، اما منتقدان معتقدند که این قانون نتوانسته به اندازه کافی به حمایت از مصرفکننده یا جلوگیری از تضاد منافع بپردازد. به عنوان مثال، ترامپ و خانوادهاش حدود ۶۰ درصد از سهام شرکت World Liberty Financial را کنترل میکنند، یک شرکت حوزه کریپتو که استیبل کوین خود با نام USD1 را راهاندازی کرده است. این شرکت اخیراً با استفاده از USD1 توسط یک صندوق سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری در امارات متحده عربی برای خرید سهام در بایننس (Binance)، بزرگترین صرافی کریپتو جهان، جانی دوباره گرفت. این هفته، ترامپ بنیانگذار بایننس، چانگ پنگ ژائو (CZ) را مورد عفو قرار داد، کسی که به دلیل عدم جلوگیری از فعالیتهای مجرمانه پولشویی در پلتفرم خود، مدتی را در زندان سپری کرده بود. همانند سایر استیبل کوینها، USD1 نیز به داراییهای ثابت مانند دلار آمریکا متصل است و صادرکنندگان آن با جمعآوری سود از اوراق قرضه خزانهداری و سایر ذخایر پشتوانه توکن، درآمدزایی میکنند. این تحولات نشان میدهد که آینده استیبل کوینها نه تنها به پیشرفتهای تکنولوژیکی، بلکه به چشماندازهای قانونی و تاثیرگذاری چهرههای سیاسی نیز بستگی دارد.
جمعبندی و توصیه نهایی: چشمانداز استیبل کوینها در اکوسیستم مالی
یافتههای اخیر آرتیمیس به وضوح نشان میدهد که پرداختها با استیبل کوین در حال رشد فزایندهای در کانالهای تجاری و مصرفکننده هستند، هرچند که در مقایسه با سیستمهای مالی سنتی هنوز کوچکتر محسوب میشوند. این رشد، پتانسیل عظیم استیبل کوینها را برای تبدیل شدن به ستون فقرات پرداختهای دیجیتال آینده برجسته میکند. با این حال، چالشهای مهمی نظیر کارمزدهای بالا، مقیاسپذیری شبکه، و نیاز به یک چارچوب قانونی جامع و شفاف، همچنان پابرجا هستند. مسئله کارمزدها که توسط چهرههایی مانند کوین اولیری به وضوح مطرح شده، نشان میدهد که بدون حل مشکلات زیرساختی، پذیرش گسترده در مقیاس جهانی با موانع جدی روبرو خواهد بود. قانونگذاری، اگرچه ضروری است، باید با دقت و بدون ایجاد تضاد منافع طراحی شود تا نوآوری را خفه نکند و در عین حال از مصرفکنندگان حمایت کند. برای فعالان این حوزه و کاربران، آگاهی از این چالشها و فرصتها حیاتی است. توصیه میشود که همواره به پلتفرمهای معتبر و استیبل کوینهای با پشتوانه شفاف اعتماد کنید و قبل از هرگونه تراکنش، کارمزدها و شرایط شبکه را به دقت بررسی نمایید. آینده پرداختها با استیبل کوین روشن به نظر میرسد، اما رسیدن به پتانسیل کامل آن نیازمند همکاری مستمر بین توسعهدهندگان، قانونگذاران و کاربران برای رفع موانع موجود است.