`
بحران UX در دنیای کریپتو: چرا میلیاردها کاربر هنوز جذب نشده‌اند؟ | تحلیل تخصصی

بحران UX در دنیای کریپتو: چرا میلیاردها کاربر هنوز جذب نشده‌اند؟ | تحلیل تخصصی

تحلیل عمیق بحران تجربه کاربری در صنعت کریپتو و راهکارهای اساسی برای جذب کاربران عادی. چرا با وجود فناوری پیشرفته، استفاده از رمزارزها برای عموم مردم دشوار مانده است؟

شکست در جذب کاربران عادی

صنعت کریپتو و وب۳ با وعده‌های بزرگ دموکراتیک‌سازی مالی و بازپس‌گیری حاکمیت فردی پا به عرصه گذاشت. با این حال، پس از بیش از یک دهه، یک واقعیت ناخوشایند خودنمایی می‌کند: این صنعت نتوانسته است کاربران معمولی را به صورت گسترده جذب کند. تنها حدود ۵٪ از جمعیت جهان صاحب ارزهای دیجیتال هستند که عمدتاً شامل توسعه‌دهندگان، علاقه‌مندان به فناوری و کاربران اولیه می‌شوند. این شکست، نه به دلیل بی‌علاقگی مردم به مفاهیمی مانند عدم تمرکز، بلکه به دلیل موانع بزرگ تجربه کاربری است که ما خود ایجاد کرده‌ایم.

کاخ‌های بیزانسی در آسمان: پیچیدگی به جای سادگی

ما شبکه‌ها و پروتکل‌هایی با پیچیدگی و زیبایی حیرت‌آور ساخته‌ایم، مانند قصرهایی در آسمان. اما این قصرها برای ساکنان برج عاج خود ساخته شده‌اند. برای کاربر عادی، ورود به فضای کریپتو یک کابوس است. آن‌ها باید با مفاهیمی مانند والات حضوری در مقابل غیرحضوری، تفاوت لایه‌های اول (L1) و دوم (L2)، هزینه‌های گاز غیرقابل پیش‌بینی، عبارت‌های بازیابی (Seed Phrase) و دنیای غریب ابزارهایی مانند Etherscan دست و پنجه نرم کنند. این حجم از پیچیدگی، مانند یک سد بزرگ، میلیاردها کاربر بالقوه را از تجربه آزادی مالی که وب۳ وعده آن را می‌دهد، بازمی‌دارد.

تضاد بنیادین: حاکمیت در برابر کاربردپذیری

یک تناقض اساسی در قلب وب۳ نهفته است. از یک سو، بر دادن کنترل و حاکمیت به کاربر تأکید دارد. اما از سوی دیگر، این حاکمیت را مشروط به درک فنی بسیار بالا و پذیرش کامل مسئولیت امنیتی می‌کند، آن هم بدون هیچ خطای احتمالی. این مدعی، برای کاربر معمولی که به سادگی اپلیکیشن‌هایی مانند Apple Pay یا Revolut عادت دارد، نه تنها توانمندسازی نیست، بلکه نوعی ظلم محسوب می‌شود. در دنیای وب۲، امنیت و پیچیدگی پشت یک رابط کاربری تمیز و فرآیند onboarding چندثانیه‌ای پنهان شده است. کاربران به امنیت اهمیت می‌دهند، اما نیاز مبرمی به کاربری ساده دارند.

چرا نوآوری‌های موجود کافی نیستند؟

صنعت کریپتو مملو از نوآوری است، اما جهت این نوآوری‌ها عمدتاً افقی است، نه عمودی. به این معنی که شاهد ایجاد زنجیره‌های جدید، توکن‌های جدید و پروتکل‌های DeFi بیشتر هستیم، نه تمرکز بر یکپارچه‌سازی عمیق‌تر با نیازهای واقعی انسان‌ها. سازندگان این فضا عمدتاً برای همدیگر و نه برای مردم عادی که ادعای خدمت به آن‌ها را دارند، محصول می‌سازند. مستندات فنی، زبان طراحی و جریان‌های کاربری پراکنده، همه حاکی از این است که کریپتو بیشتر یک پازل پیچیده است تا یک محصول آماده مصرف.

این یک شکست استراتژیک است. در حالی که جهان با مشکلات مالی جدی مانند تورم بالا و هزینه‌های سرسام‌آور حواله‌های بین‌المللی دست به گریبان است، کریپتو می‌تواند یک راه نجات باشد. اما این طناب نجات در میان انبوهی از اصطلاحات تخصصی و والات‌های ناسازگار گره خورده است. اگر صنعت کریپتو بیدار نشود و شروع به ساختن برای انسان‌های عادی، و نه فقط برای مهندسان و هکرها، نکند، خطر تبدیل شدن به «بلک‌بری QWERTY» حوزه مالی را دارد: نابغه، دارای اصول، اما کاملاً بی‌ربط.

راه حل: بازگشت به اصول اولیه تجربه کاربری

ساده‌سازی تجربه کاربری در کریپتو به معنای حذف پیچیدگی‌ها با قربانی کردن ویژگی‌های کلیدی مانند عدم تمرکز نیست، بلکه به معنای مدیریت هوشمندانه آن‌هاست. میلیاردها کاربر در سراسر جهان آماده بهره‌مندی از مزایای مالی غیرمتمرکز هستند. آن‌ها نه زمانی به این فضا می‌پیوندند که قیمت توکن‌ها بالاتر رود یا فناوری قدرتمندتر شود، بلکه زمانی جذب می‌شوند که محصولات کریپتو ساده‌تر، سریع‌تر، امن‌تر و به وضوح بهتر از گزینه‌های فعلی باشند. در نهایت، این کد یا مکانیسم اجماع نیست که پذیرش عمومی را تعیین می‌کند، بلکه تجربه کاربری است. پلتفرمی که در این مسابقه پیروز خواهد شد، پلتفرمی است که استفاده از کریپتو را بدون درخواست از کاربر برای چشم‌پوشی از کنترل یا امنیت، بی‌زحمت و طبیعی کند.

کابوس تجربه کاربری فعلی

صنعت کریپتو و وب۳ با وعده‌های بزرگ ظهور کرد: تمرکززدایی، حاکمیت فردی و انقلابی در نظام مالی. اما پس از بیش از یک دهه، واقعیت سردی رخ نموده است؛ این صنعت نتوانسته است به زندگی روزمره عموم مردم راه یابد. مشکل اصلی نه در فقدان فناوری، که در کابوس تجربه کاربری (UX) نهفته است. ما قلعه‌های پیچیده و زیبایی در فضای ابری ساخته‌ایم، اما دریافته‌ایم که هیچ‌کس خارج از برج عاج فناوریمان تمایلی به زندگی در آنها ندارد. این شکاف، یک شکست استراتژیک است.

هجوم اصطلاحات فنی: سدی در برابر کاربران عادی

یک تناقض بنیادین در قلب وب۳ وجود دارد. از یک سو، ادعای دموکراتیک‌سازی مالی و توانمندسازی فرد را دارد، اما از سوی دیگر، از همان فرد انتظار دارد مفاهیم پیچیده‌ای مانند عبارت بازیابی (Seed Phrase)، تحمل slippage، نقاط پایانی RPC، کارمزد تراکنش (Gas Fees) و حکمرانی چندامضایی (Multi-sig) را درک کند. این حجم از اصطلاحات تخصصی، برای کاربر تازه‌واردی که تنها به دنبال یک ابزار مالی ساده و سریع است، به‌مانند یک سد غیرقابل نفوذ عمل می‌کند. کاربران عادی به دنبال حل پازل نیستند؛ آنها راه‌حلی می‌خواهند که دردسرهای مالی فعلی‌شان را کاهش دهد.

یک سناریو واقعی: سفر پرچالش یک تازه‌وارد

برای درک عمق این کابوس، سفر یک کاربر جدید را هنگام ورود به فضای کریپتو تصور کنید. این سفر معمولاً شامل مراحل طاقت‌فرسای زیر است:

  • انتخاب و دانلود یک کیف پول: اولین تصمیم، انتخاب بین کیف پولهای custodial و non-custodial است، که خود نیازمند درک مسئولیت‌های امنیتی هرکدام است.
  • درک تفاوت لایه‌ها: کاربر باید تفاوت بین بلاک‌چین‌های لایه اول (L1) و لایه دوم (L2) و دلیل وجود آنها را بفهمد.
  • پل زدن دارایی‌ها: انتقال دارایی بین این لایه‌ها اغلب پیچیده است و ممکن است منجر به از دست دادن زمان و پول به دلیل خطاهای کاربر یا کارمزدهای نامعلوم شود.
  • پرداخت کارمزد تراکنش: کاربر باید توکن بومی شبکه را برای پرداخت کارمزدهای غیرقابل پیش‌بینی داشته باشد، که خود چالشی جداگانه است.
  • عیب‌یابی تراکنش‌های ناموفق: وقتی یک تراکنش شکست می‌خورد، کاربر باید به سراغ ابزارهای پیچیده‌ای مانند Etherscan برود که بیشتر برای توسعه‌دهندگان طراحی شده‌اند.

این فرآیند یک کابوس تجربه کاربری است که در یک سد زبانی ناآشنا پیچیده شده و روی پلتفرم‌هایی ارائه می‌شود که بیشتر شبیه محیط آزمایشی توسعه‌دهندگان هستند تا محصولات آماده برای مصرف عموم.

حاکمیت بدون قابلیت استفاده: یک استبداد ناخواسته

وب۳ به حاکمیت فردی می‌بالد: کاربران کلیدهای خود، داده‌های خود و سرنوشت خود را کنترل می‌کنند. اما این حاکمیت، زمانی که فاقد قابلیت استفاده باشد، به نوعی استبداد تبدیل می‌شود. انتظار اینکه کاربران عادی بار کامل امنیت و درک فنی را – با حاشیه خطای صفر – به دوش بکشند، توانمندسازی نیست. این را با تجربه استفاده از برنامه‌هایی مانند Apple Pay، Venmo یا Revolut مقایسه کنید. در آن برنامه‌ها، رابط‌ها تمیز هستند، فرآیند عضویت در ثانیه‌ها انجام می‌شود و ریسک پشت احراز هویت بیومتریک و بازیابی حساب پنهان شده است. مسئله این نیست که کاربران به امنیت اهمیت نمی‌دهند، مسئله این است که آنها به قابلیت استفاده نیاز دارند. در دنیای فناوری مصرفی، محصولی برنده می‌شود که تجربه کاربری بهتری ارائه دهد، نه لزوماً محصولی که ایدئولوژی بیشتری دارد.

راه حل: تغییر رادیکال به سوی تفکر کاربر-محور

فرصت برای صنعت کریپتو در حال از دست رفتن است. تقاضای جهانی برای ابزارهای مالی در دسترس در حال افزایش است. در بسیاری از نقاط جهان، تورم در حال از بین بردن پس‌اندازهاست و هزینه‌های حواله هنوز بسیار بالا است. کریپتو می‌تواند یک راه نجات باشد، اما این راه نجات در اصطلاحات تخصصی و کیف پول‌های ناسازگار گرفتار شده است. ساده‌سازی تجربه کاربری در کریپتو به معنای حذف پیچیدگی‌ها با قربانی کردن ویژگی‌های کلیدی مالی غیرمتمرکز نیست، بلکه به معنای مدیریت هوشمندانه آن است. در نهایت، پلتفرمی که در این مسابقه پیروز می‌شود، پلتفرمی نخواهد بود که بهترین توکنومیک یا عمیق‌ترین یکپارچگی‌های پروتکل را دارد، بلکه پلتفرمی خواهد بود که استفاده از کریپتو را بدون اینکه از کاربران بخواهد کنترل یا امنیت را فدا کنند، بی‌زحمت کند. آینده این صنعت نه با کد یا مکانیسم اجماع، که با تجربه کاربری تعیین می‌شود.

تضاد اساسی در قلب وب۳

وب۳ با وعده‌هایی بزرگ دربارهٔ دموکراتیزه‌سازی مالی و بازپس‌گیری کنترل از نهادهای متمرکز پا به عرصه گذاشت. شعارهای اصلی آن حول محور حاکمیت فردی، عدم تمرکز و انقلابی در نحوه تعامل ما با دنیای دیجیتال می‌چرخد. با این حال، یک پارادوکس بزرگ و حل‌نشده در هستهٔ این اکوسیستم نهفته است: از یک سو، هدف، توانمندسازی "فرد عادی" است و از سوی دیگر، برای استفاده از آن، انتظار می‌رود که همان فرد عادی به یک متخصص فنی تبدیل شود. این شکاف عمیق بین آرمان و واقعیت، بزرگترین مانع در مسیر پذیرش گستردهٔ فناوری‌های غیرمتمرکز بوده است.

وعدهٔ آزادی در برابر واقعیت پیچیدگی

فضای کریپتو و بلاکچین مملو از اصطلاحات تخصصی و فرآیندهای پیچیده‌ای است که برای تازه‌واردان به‌طور وحشتناکی دلهره‌آور به نظر می‌رسد. یک کاربر جدید برای ورود به این فضا باید با مفاهیمی دست‌وپنجه نرم کند که حتی توضیح آن‌ها برای افراد فنی زمان‌بر است:

  • انتخاب نوع کیف پول (کیف پول حضانتی در مقابل غیرحضانتی) و درک پیامدهای امنیتی هر کدام.
  • تفاوت بین لایه‌های اول (L1) و لایه‌های دوم (L2) بلاکچین.
  • فرآیند پرزحمت انتقال دارایی‌ها بین شبکه‌های مختلف (Bridge) که اغلب با هزینه و اتلاف وقت همراه است.
  • کارمزدهای گس (Gas Fees) غیرقابل پیش‌بینی و لزوم داشتن توکن بومی هر شبکه.
  • عیب‌یابی تراکنش‌های ناموفق و استفاده از ابزارهایی مانند Etherscan.
  • مدیریت عبارت سید (Seed Phrase) که کلید دسترسی به تمام دارایی‌هاست و گم کردن آن به معنای از دست دادن همیشگی سرمایه است.

این فهرست تنها بخشی از موانعی است که کاربران با آن روبرو می‌شوند. در عمل، این تجربه بیشتر شبیه به یک "کابوس UX" است که با یک سد زبانی ناآشنا ترکیب شده و روی پلتفرم‌هایی ارائه می‌شود که بیشتر به محیط‌های توسعه شبیه هستند تا محصولاتی آماده برای مصرف عموم.

تمرکز صنعت بر خود، نه بر کاربر نهایی

یکی از ریشه‌های اصلی این مشکل، خودصنعت کریپتو است. به نظر می‌رسد که نوآوری‌ها عمدتاً "افقی" و معطوف به خود سازندگان است تا "عمودی" و معطوف به نیازهای واقعی کاربران. شاهد این ادعا، تکثیر بی‌وقفهٔ شبکه‌های جدید، فورک‌های متعدد، و پروتکل‌های DeFi پیچیده است که هر کدام معماری زیبا اما غیرقابل دسترسی را ارائه می‌دهند. این اکوسیستم در حال ساختن قلعه‌های پیچیده در آسمان‌هاست، اما فراموش کرده که پلکانی برای ورود افراد عادی به این قلعه‌ها بسازد.

در دنیایی که میانگین توجه کاربران اینترنت به ۷ تا ۱۵ ثانیه رسیده و اپلیکیشن‌های معمولی نیز با مشکل ماندگاری کاربران دست‌وپنجه نرم می‌کنند، ارائهٔ یک کیف پول خالی و بدون راهنمای واضح به کاربر، یک شکست استراتژیک محسوب می‌شود. کاربر پس از نصب اپ، نمی‌داند قدم بعدی چیست؛ چگونه باید حسابش را شارژ کند، چگونه از آن محافظت کند و یا حتی معنای تراکنشی که تایید می‌کند چیست. این در حالی است که در فناوری مصرفی، محصولی برنده می‌شود که تجربه کاربری بهتری ارائه دهد، نه لزوماً محصولی که ایدئولوژی قوی‌تری دارد.

حاکمیت بدون قابلیت استفاده: یک نوع استبداد جدید

وب۳ به حاکمیت فردی می‌بالد: کاربران کلیدها، داده‌ها و سرنوشت مالی خود را در دست دارند. اما این حاکمیت، وقتی با قابلیت استفاده همراه نباشد، می‌تواند به نوعی ظلم تبدیل شود. انتظار اینکه کاربران عادی بار کامل مسئولیت امنیت و درک فنی را – با حاشیه خطای صفر – به دوش بکشند، توانمندسازی نیست. این موضوع را می‌توان با تجربهٔ استفاده از برنامه‌های مالی سنتی (Web2) مانند Apple Pay، Venmo یا Revolut مقایسه کرد. در این برنامه‌ها، رابط کاربری تمیز است، فرآیند ورود به سیستم در چند ثانیه انجام می‌شود و ریسک‌های امنیتی پشت مکانیزم‌های بازیابی حساب و احراز هویت بیومتریک پنهان شده‌اند. مسئله این نیست که کاربران به امنیت اهمیت نمی‌دهند، مسئله این است که آن‌ها به قابلیت استفاده نیاز دارند.

نیاز جهانی به ابزارهای مالی قابل دسترس در حال اوج گرفتن است. تورم در بسیاری از نقاط جهان در حال از بین بردن پس‌اندازهاست و هزینه‌های حواله‌های بین‌المللی کماکان بسیار بالا است. فناوری بلاکچین می‌تواند یک راه نجات باشد، اما این راه نجات در گره‌ای از اصطلاحات تخصصی و کیف پول‌های ناسازگار گرفتار شده است.

راه حل: تغییر رادیکال به سمت تفکر کاربر-محور

پذیرش گستردهٔ کریپتو نه با قدرتمندتر شدن فناوری یا بالاتر رفتن قیمت توکن‌ها، که با ساده‌تر، سریع‌تر و امن‌تر شدن محصولات آن محقق خواهد شد. ساده‌سازی UX در کریپتو به معنای حذف پیچیدگی‌ها با قربانی کردن ویژگی‌های کلیدی مانند غیرمتمرکز بودن نیست، بلکه به معنای مدیریت هوشمندانهٔ این پیچیدگی‌هاست. در نهایت، پلتفرمی که در این رقابت پیروز می‌شود، لزوماً بهترین توکنومیک یا عمیق‌ترین یکپارچه‌سازی‌های پروتکلی را ندارد، بلکه پلتفرمی است که استفاده از کریپتو را بدون اینکه از کاربر بخواهد کنترل یا امنیت را فدا کند، برایش بی‌زحمت و آسان می‌کند.

این یک هشدار جدی برای جامعهٔ وب۳ است. اگر بیدار نشویم و شروع به ساختن برای انسان‌های عادی – و نه فقط برای مهندسان، هکرها و توسعه‌دهندگان – نکنیم، خطر آن را داریم که به بلک‌بری کیبورد QWERTY دنیای مالی تبدیل شویم: نابغه، اصولی و کاملاً بی‌ربط. پذیرش نهایی را کد یا مکانیزم اجماع تعیین نمی‌کند، بلکه تجربه کاربری تعیین‌کننده است. میلیاردها کاربر در سراسر جهان آمادهٔ بهره‌مندی از مزایای مالی غیرمتمرکز هستند؛ وقت آن است که کریپتو را برای آن‌ها آماده کنیم.

مقایسه با برنامه‌های کاربرپسند

یک تضاد آشکار: وعده دموکراسی مالی در برابر پیچیدگی عملی

در قلب فضای وب۳ یک تناقض اساسی نهفته است. از یک سو، این فناوری با وعده دموکراتیک‌سازی مالی و توانمندسازی افراد عادی قدم به میدان گذاشته است. اما از سوی دیگر، از همان کاربر انتظار دارد تا مفاهیم پیچیده‌ای مانند عبارات بازیابی یا سید فریز، تحمل نوسان قیمت (اسلیپیج)، هزینه کارمزد شبکه (گَس فی)، و حکمرانی چندامضایی (مالتی-سیگ) را درک کند. این در حالی است که برنامه‌های متعارف دنیای مالی سنتی (وب۲) مانند اپل پی، ونمو، یا رِوولوت، تجربه‌ای کاملاً متفاوت ارائه می‌دهند. رابط‌های کاربری آن‌ها تمیز و شهودی است، فرآیند ثبت‌نام در چند ثانیه انجام می‌شود، و ریسک‌های امنیتی پشت چهره‌ای آشنا مانند بازیابی حساب و احراز هویت بیومتریک پنهان شده‌اند. مسئله این نیست که کاربران به امنیت اهمیت نمی‌دهند، بلکه نیاز مبرم آن‌ها به سادگی و قابلیت استفاده است.

معماری تجربه کاربری: محصول در مقابل پازل

فضای کریپتو مملو از نوآوری است، اما بخش عمده‌ای از این نوآوری‌ها افقی است: یعنی ایجاد بلاک‌چین‌ها، لایه‌های دوم (L2)، و پروتکل‌های جدید دیفای. این در حالی است که نوآوری عمودی، که به معنای یکپارچه‌سازی عمیق‌تر با نیازهای انسانی و بهبود رابط کاربری است، کمتر دیده می‌شود. این امر نشان‌دهنده یک مشکل اساسی‌تر است: سازندگان محصولات کریپتو اغلب برای یکدیگر و نه برای عموم مردم، ساخت‌وساز می‌کنند. زبان طراحی، مستندات فنی متمرکز بر توسعه‌دهندگان، و گردش‌های کاری نامنسجم، این حس را تقویت می‌کنند که کریپتو یک محصول آماده مصرف نیست، بلکه یک پازل پیچیده است. کاربر پس از نصب یک والت، با یک کیف پول خالی و بدون هیچ راهنمای روشنی برای قدم بعدی مواجه می‌شود. این شکاف، یک شکست راهبردی بزرگ محسوب می‌شود، زیرا در فناوری مصرف‌محور، محصولی برنده می‌دان است که تجربه کاربری بهتری ارائه دهد، نه لزوماً محصولی که ایدئولوژی قوی‌تری داشته باشد.

نیاز دنیای واقعی: چراغ راهنما برای ساده‌سازی

همزمان با این چالش‌های داخلی، تقاضای جهانی برای ابزارهای مالی در دسترس به شدت در حال افزایش است. در بسیاری از نقاط جهان، تورم در حال بلعیدن پس‌اندازهاست و کارمزدهای حواله‌های بین‌المللی همچنان غیرمنطقی است. کاربردهایی مانند انتقال‌پول سریع‌تر، پس‌انداز ایمن و پرداخت‌های فرامرزی، نیازهایی مبرم هستند که کریپتو می‌تواند پاسخی برای آن‌ها باشد. اما این رشته نجات، در گره‌ای از اصطلاحات تخصصی و والت‌های ناسازگار گرفتار شده است. ساده‌سازی تجربه کاربری در کریپتو به معنای حذف پیچیدگی‌ها از طریق قربانی کردن ویژگی‌های کلیدی مانند غیرمتمرکزسازی نیست، بلکه به معنای مدیریت خردمندانه این پیچیدگی‌هاست. در نهایت، پلتفرمی که در این مسابقه پیروز می‌شود، لزوماً پلتفرمی با بهترین طرح اقتصادی توکن یا عمیق‌ترین یکپارچه‌سازی‌های پروتکلی نخواهد بود، بلکه پلتفرمی است که استفاده از کریپتو را بدون درخواست از کاربران برای چشم‌پوشی از کنترل یا امنیت، بی‌زحمت و ساده کند.

کریپتو زیرساخت لازم برای ارائه آزادی مالی فوق‌العاده را در اختیار دارد، اما بدون یک تغییر радиیکال در جهت تفکر کاربر-محور، این آزادی پشت رابط‌هایی قفل خواهد ماند که تنها سازندگان و کاربران اولیه قادر به درک آن هستند. در نهایت، این کد یا مکانیزم اجماع نیست که پذیرش گسترده را تعیین می‌کند، بلکه تجربه کاربری است. میلیاردها کاربر در سراسر جهان آماده بهره‌مندی از مزایای امور مالی غیرمتمرکز هستند؛ حالا زمان آن است که کریپتو را برای آنان آماده کنیم.

راه حل: تمرکز بر تجربه کاربری

شناسایی موانع اصلی UX در کریپتو

صنعت کریپتو با چالش بنیادینی روبرو است: فاصله عمیق بین پیچیدگی فنی و قابلیت استفاده برای کاربران عادی. کاربرانی که برای اولین بار می‌خواهند وارد این فضا شوند، با موانع متعددی مواجه می‌شوند: انتخاب بین کیف پول‌های custodial و non-custodial، درک تفاوت‌های لایه‌های اول و دوم بلاکچین، پرداخت کارمزدهای غیرقابل پیش‌بینی گاز، و مواجهه با مفاهیمی مانند Etherscan. این پیچیدگی‌ها باعث شده که فرآیند onboarding به یک کابوس واقعی تبدیل شود.

درس‌هایی از دنیای وب۲

برای درک عمق مشکل، کافی است تجربه کاربری برنامه‌هایی مانند Apple Pay، Venmo یا Revolut را با نمونه‌های مشابه در دنیای کریپتو مقایسه کنیم. در این برنامه‌ها، رابط‌های کاربری تمیز و直观، فرآیند ثبت نام سریع، و مدیریت ریسک از طریق مکانیزم‌های بازیابی حساب و احراز هویت بیومتریک انجام می‌شود. در مقابل، برنامه‌های کریپتو اغلب کاربر را با یک کیف پول خالی و بدون راهنمای روشن رها می‌کنند.

ضرورت ساده‌سازی بدون قربانی کردن امنیت

ساده‌سازی تجربه کاربری به معنای حذف ویژگی‌های امنیتی یا قربانی کردن اصول تمرکززدایی نیست، بلکه به معنای مدیریت هوشمندانه پیچیدگی‌هاست. مفاهیمی مانند seed phrase (عبارات بازیابی که کلید دسترسی به دارایی‌های شما هستند)، تحمل slippage (تفاوت بین قیمت预计 و واقعی معامله)، و endpointهای RPC باید به گونه‌ای طراحی شوند که برای کاربران عادی قابل درک و استفاده باشند.

تغییر جهت از نوآوری افقی به عمودی

صنعت کریپتو مملو از نوآوری‌های افقی است: بلاکچین‌های جدید، لایه‌های دوم متعدد، توکن‌های متنوع و پروتکل‌های DeFi مختلف. اما آنچه واقعاً نیاز است، نوآوری عمودی است: ادغام عمیق‌تر با نیازهای انسانی. طراحی‌های فعلی اغلب برای توسعه‌دهندگان و نه برای کاربران نهایی ساخته شده‌اند.

فرصت طلایی برای جذب کاربران جدید

در شرایطی که تورم در بسیاری از کشورها در حال از بین بردن پس‌اندازهاست و هزینه‌های حواله‌های بین‌المللی همچنان بالا است، کریپتو می‌تواند یک راه حل حیاتی باشد. اما این راه حل در میان اصطلاحات تخصصی و کیف پول‌های ناسازگار گم شده است. میلیاردها کاربر در سراسر جهان آماده بهره‌مندی از مزایای مالی غیرمتمرکز هستند، اما صنعت باید خود را برای آن‌ها آماده کند.

جمع‌بندی و توصیه نهایی

آینده صنعت کریپتو نه در قدرت فناوری یا قیمت توکن‌ها، بلکه در تجربه کاربری آن تعیین خواهد شد. پلتفرمی که در این رقابت برنده می‌شود، لزوماً بهترین توکنومیک یا عمیق‌ترین یکپارچه‌سازی پروتکل را ندارد، بلکه پلتفرمی است که استفاده از کریپتو را بدون نیاز به قربانی کردن کنترل یا امنیت، برای کاربران عادی آسان و intuitive می‌کند. زمان آن رسیده که به جای ساختن برای توسعه‌دهندگان، برای انسان‌های عادی بسازیم.

ملیکا اسماعیلی