`
مصاحبه با مورگان کروپتسکی از Ava Labs: تجربه چندین ساله اولنچ در توکنیزه‌سازی دارایی‌ها

مصاحبه با مورگان کروپتسکی از Ava Labs: تجربه چندین ساله اولنچ در توکنیزه‌سازی دارایی‌ها

مورگان کروپتسکی از Ava Labs به بررسی نقش پیشگامانه اولنچ در توکنیزه‌سازی دارایی‌ها، از استیبل‌کوین‌ها تا اعتبار خصوصی، می‌پردازد و مسیر جداسازی واقعیت از هیاهو و آینده این صنعت را تشریح می‌کند.

توکنیزه کردن: از هیاهو تا واقعیت

توکنیزه کردن، مفهومی که وعدهٔ کارایی، نقدینگی و دسترسی‌پذیری بیشتر را می‌دهد، به یکی از پرنفوذترین روایت‌ها در حوزهٔ کریپتو تبدیل شده است. با وجود اینکه مؤسسات بزرگ به طور فزاینده‌ای به این عرصه وارد می‌شوند، اما واقعیت موجود ترکیبی از پتانسیل و چالش‌ها را به نمایش می‌گذارد. مورگان کروپتسکی از Ava Labs، فعالان اصلی در این حوزه، تأکید می‌کند که توکنیزاسیون ایدهٔ جدیدی نیست و از سال ۲۰۱۷ در حال تجربه بوده است. وی هشدار می‌دهد که باید بتوانیم هیاهو را از واقعیت ملموس جدا کنیم، چرا که بسیاری از اخبار صرفاً «اعلام خبرها» هستند و نه محصولات عملیاتی شده در دنیای واقعی. برای درک آنچه واقعاً در حال استقرار و بازتاب یافتن روی بلاکچین است، نگاه به معیارهای قابل تأیید، مانند داشبوردهای مربوط به دارایی‌های دنیای واقعی (RWA.xyz)، ضروری است.

استیبل‌کوین‌ها: داستان موفقیت توکنیزاسیون

به گفته کروپتسکی، بارزترین داستان موفقیت در این زمینه تا کنون استیبل‌کوین‌ها هستند. این دارایی‌های توکنیزه شده، با سرمایهٔ بازاری بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار، نمونه‌ای ایده‌آل از کارایی توکنیزاسیون به شمار می‌روند. رشد استیبل‌کوین‌ها به نوبه خود، علاقه‌ای فزاینده به صندوق‌های بازار پول توکنیزه شده ایجاد کرده است که هرچند هنوز کوچک، اما در حال رشد است. همچنین، شاهد گسترش فعالیت منتشرکنندگان استیبل‌کوین‌ها و دلارهای مصنوعی به حوزهٔ اعتبار خصوصی هستیم. تلاش‌هایی برای توکنیزه کردن سهام، کالاها و حتی اقلام کلکسیونی در جریان است، اما نکته کلیدی این است که چه چیزی واقعاً در حال تولید و استفاده است و چه چیزی فقط بخشی از هیاهوی پیرامون این فناوری نوظهور در دنیای وب۳ است.

مزایای ملموس در اعتبار خصوصی و مالی با پشتوانه دارایی (ABF)

یکی از حوزه‌هایی که مورگان کروپتسکی نسبت به آن بسیار هیجان‌زده است، فضای اعتبار خصوصی است. دلیل اصلی این شور و شوق، ماهیت سودآور این محصولات و قابلیت برنامه‌ریزی آن‌هاست. با استفاده از استیبل‌کوین‌ها می‌توان پرداخت‌های سود و توزیع سود آبشاری را به صورت خودکار انجام داد که مزایای توکنیزاسیون را بسیار ملموس می‌کند. در مقابل، دارایی‌هایی مانند سهام خصوصی که جریان‌های پرداخت منظمی ندارند و ارزش خالص دارایی (NAV) آن‌ها به دفعات کمتری تغییر می‌کند، مزایای بلاکچینی کمتری دارند. در حوزهٔ مالی با پشتوانه دارایی (ABF)، استفاده از استیبل‌کوین‌ها و امکانات برنامه‌ریزی‌پذیر، به ساده‌سازی و ارتقاء فرآیندها کمک می‌کند. پس از بحران مالی جهانی، با عقب‌نشینی بانک‌ها از برخی فعالیت‌های وام‌دهی، شرکت‌های فین‌تک و سپس شرکت‌های اعتبار خصوصی وارد عمل شدند. توکنیزاسیون با کارآمدتر کردن فرآیندهای پیچیده وام‌دهی که امروزه تحت سلطه بزرگترین مدیران دارایی جایگزین است، زمینه را برای مشارکت صندوق‌های کوچکتر، مدیران نوظهور و دفاتر خانوادگی در وام‌دهی ABF فراهم می‌آورد. این رویکرد نه تنها به معنای «فناوری بهتر»، بلکه به معنای «پول بهتر و قابل برنامه‌ریزی» برای ارتقاء صنعت ABF است. تأثیر واقعی توکنیزاسیون در این حوزه، بهبود عملکرد فرآیندهای موجود است، نه صرفاً ایجاد نقدینگی برای معاملات ثانویه.

توکنیزاسیون به عنوان ابزار: جداسازی واقعیت از انتظارات

یک تصور غلط رایج در مورد توکنیزاسیون وجود دارد: اینکه توکنیزه کردن یک دارایی به طور خودکار باعث ایجاد بازار ثانویه یا نقدینگی می‌شود. اما حقیقت این است که توکنیزاسیون به تنهایی نقدینگی یا تقاضا برای بازار ثانویه را تضمین نمی‌کند؛ بلکه ابزارهایی را فراهم می‌آورد که در صورت وجود تقاضای واقعی، ایجاد این بازارها را ممکن می‌سازد. به همین ترتیب، توکنیزاسیون جایگزین تصمیم‌گیری‌های انسانی نمی‌شود، بلکه ابزارهای بهتری در اختیار مؤسسات و افراد قرار می‌دهد. بلاکچین داده‌ها را استاندارد و سریع‌تر تأیید می‌کند و امکان تصمیم‌گیری سریع‌تر با اطلاعات به روز را فراهم می‌آورد؛ نه اینکه تخصص انسانی را حذف کند. همچنین، توکنیزاسیون به خودی خود تضمین‌کنندهٔ رعایت مقررات (compliance) نیست. این فناوری صرفاً یک ابزار است که می‌تواند قوانین و مقررات را بازتاب دهد و به مدیریت فعال‌تر انطباق کمک کند، اما چارچوب حکمرانی و قوانین را ایجاد نمی‌کند. این مسئولیت همچنان بر عهدهٔ نهادهای نظارتی و مؤسسات مالی است. در کارهای مربوط به اعتبار خصوصی، بلاکچین برای ایجاد بازدهی تنظیم‌شده با ریسک بهتر استفاده می‌شود، زیرا شفافیت و قابلیت برنامه‌ریزی برخی جنبه‌ها، به مدیران فین‌تک اجازه می‌دهد تا ریسک و انطباق را مؤثرتر مدیریت کنند. این شفافیت، اعتماد سرمایه‌گذاران برای استقرار سرمایه را افزایش می‌دهد. در نهایت، هر ناشر مسئول است که اطمینان حاصل کند توکن‌ها یا صندوق‌هایش مطابق با دارایی زیربنایی و حوزه قضایی مربوطه، به شیوه‌ای سازگار با مقررات راه‌اندازی شده‌اند. فناوری کمک می‌کند، اما مسئولیت انسانی را جایگزین نمی‌کند.

مسیر به سوی پذیرش انبوه: از زیرساخت‌های عمومی تا تجربه کاربری یکپارچه

محیط نظارتی پس از تغییرات اخیر، بادهای موافقی برای صنعت کریپتو به ارمغان آورده است. مؤسسات، بانک‌ها و مدیران دارایی اکنون بسیار بیشتر پذیرای کاوش زیرساخت‌های بلاکچین عمومی هستند. کروپتسکی تأکید می‌کند که مزایای کامل دارایی‌های توکنیزه شده زمانی آشکار می‌شوند که چرخهٔ عمر دارایی به طور کامل و بومی روی بلاکچین صادر و مدیریت شود. توکنیزه کردن دارایی‌های صادر شده خارج از زنجیره و تلاش برای مدیریت آن در دو سیستم متفاوت، اصطکاک ایجاد می‌کند. چشم‌انداز بلندمدت شامل پذیرش استیبل‌کوین‌ها در استفاده روزمره، صدور دارایی‌های توکنیزه شده از ابتدا روی زنجیره، و مدیریت کامل روی بلاکچین است. اینجاست که مزایای ترکیب‌پذیری و برنامه‌ریزی‌پذیری واقعاً خود را نشان می‌دهند، مثلاً دارایی‌های بلااستفاده می‌توانند در حین نگهداری در امانت، سود کسب کنند. او همچنین به همگرایی دیفای (DeFi)، سیفای (CeFi) و توکنیزاسیون اشاره می‌کند. در حالی که سه سال پیش اینها جهان‌های جداگانه‌ای تلقی می‌شدند، اکنون در حال پیوستن به یکدیگرند. مؤسسات ممکن است مستقیماً به پلتفرم‌های دیفای نپرند، اما اصول دیفای قطعاً می‌تواند پشتوانهٔ پلتفرم‌های فین‌تک، نئوبانک‌ها و حتی پلتفرم‌های سنتی باشد. برای کاربران نهایی، لایهٔ بلاکچین باید نامرئی باشد. مهم این است که آنها محصولات مالی جدید یا بهتری دریافت کنند. به عنوان مثال، امکان هزینه کردن مستقیم از یک صندوق بازار پول توکنیزه شده با استفاده از کارت اعتباری، نوعی تجربه است که پذیرش انبوه را به دنبال خواهد داشت و زیرساخت وب۳ از جمله دیفای می‌تواند پشتوانهٔ آن باشد. مأموریت Ava Labs از ابتدا دیجیتالی کردن و توکنیزه کردن دارایی‌های جهان بوده است و آنها بر عرضه با کیفیت بالا از سوی مدیران برجسته و ایجاد تقاضا از طریق پلتفرم‌های مبتنی بر آوالانچ تمرکز دارند. کروپتسکی اذعان دارد که هنوز به پذیرش انبوه نرسیده‌ایم و نقدینگی مؤسسات در مقیاس وسیع به دارایی‌های روی زنجیره سرازیر نشده است. اما پازل در حال تکمیل شدن است و او این وضعیت را با دوران اولیهٔ اینترنت مقایسه می‌کند؛ زمانی که «شرکت‌های اینترنتی» وجود داشتند، در حالی که امروز هر شرکتی از اینترنت استفاده می‌کند. هدف نهایی این است که بلاکچین نیز به بخش اصلی زیرساخت در شرکت‌ها، دولت‌ها و مؤسسات مالی تبدیل شود و دیگر چیزی به نام «شرکت بلاکچینی» وجود نداشته باشد، بلکه این فناوری بخشی از نحوهٔ عملکرد جهان خواهد بود.

نقش فناوری به عنوان ابزار توانمندساز

در فضای روبه‌رشد و پویاي کریپتو و بلاکچین، فناوری همواره نقشی حیاتی و محوری ایفا کرده است. اما این نقش، آن‌گونه که بسیاری تصور می‌کنند، نه جایگزینی کامل برای فرآیندهای انسانی و تصمیم‌گیری‌های پیچیده، بلکه توانمندسازی و ارتقای آن‌هاست. مورگان کروپتسکی از Ava Labs بر این باور است که فناوری توکن‌سازی (Tokenization) و بلاکچین در هسته خود، ابزارهایی قدرتمند برای تجهیز مؤسسات و افراد به امکانات بهتر هستند. این رویکرد مشابه چگونگی استفاده از هوش مصنوعی در دنیای امروز است؛ جایی که هوش مصنوعی نه برای جایگزینی تخصص، بلکه برای کمک به افراد جهت اتخاذ تصمیمات آگاهانه‌تر به کار گرفته می‌شود. در این چارچوب، بلاکچین به عنوان یک کاتالیزور عمل می‌کند که داده‌ها را استاندارد و با سرعت بیشتری تأیید می‌کند، در نتیجه امکان تصمیم‌گیری سریع‌تر با اطلاعات به‌روزتر را فراهم می‌سازد؛ برخلاف اتکا به صفحات اکسلی که ممکن است ۳۰ روز از تاریخ آخرین به‌روزرسانی‌شان گذشته باشد. این دیدگاه، تمایز کلیدی بین هایپ و واقعیت را برجسته می‌کند: فناوری یک ابزار است که اگر تقاضای واقعی وجود داشته باشد، می‌تواند بازارهای جدید و کارآمدتری را ممکن سازد، اما به خودی خود نه نقدینگی تولید می‌کند و نه انطباق با قوانین را تضمین می‌کند.

فناوری بلاکچین: کاتالیزور کارایی و شفافیت

بلاکچین به عنوان یک زیرساخت فناورانه، پتانسیل عظیمی برای افزایش کارایی و شفافیت در بخش‌های مختلف مالی دارد. در حوزه توکن‌سازی، این فناوری با فراهم آوردن بستری برای دارایی‌های دیجیتالی، می‌تواند فرآیندهای مالی را به شکل قابل توجهی بهینه‌سازی کند. کروپتسکی با اشاره به فضای اعتبار خصوصی (private credit) هیجان‌زده است، چرا که این محصولات قابلیت بازدهی دارند و می‌توانند از مزایای ملموس توکن‌سازی بهره‌مند شوند. به عنوان مثال، با استفاده از استیبل‌کوین‌ها و قابلیت برنامه‌ریزی بلاکچین، پرداخت‌های بهره و توزیع سود آبشاری (waterfall distributions) به صورت خودکار انجام می‌شوند. این امر به ویژه در حوزه مالی مبتنی بر دارایی (Asset-Backed Finance یا ABF) اهمیت پیدا می‌کند. پس از بحران مالی جهانی، زمانی که بانک‌ها از برخی فعالیت‌های وام‌دهی عقب‌نشینی کردند، فین‌تک‌ها و شرکت‌های اعتبار خصوصی وارد میدان شدند. اکنون، با بهره‌گیری از امکانات برنامه‌پذیر و استیبل‌کوین‌ها، می‌توان فرآیندهای پیچیده‌ای که پیش‌تر توسط تیم‌های بزرگ و پرهزینه انجام می‌شدند، کارآمدتر کرد. این بهبود نه تنها صنعت ABF را با "فناوری بهتر" ارتقا می‌دهد، بلکه با "پول برنامه‌پذیر بهتر" آن را متحول می‌کند و زمینه را برای مشارکت صندوق‌های کوچک‌تر، مدیران نوظهور، و دفاتر خانوادگی در وام‌دهی ABF فراهم می‌آورد. این تحولات در بلندمدت منجر به ایجاد بازدهی تنظیم‌شده با ریسک بهتر برای سرمایه‌گذاران و شرکای سرمایه‌ای می‌شود.

مدیریت هوشمندانه‌تر انطباق و ریسک

یکی از تصورات غلط رایج درباره بلاکچین و توکن‌سازی این است که این فناوری‌ها به طور خودکار انطباق با مقررات را تضمین می‌کنند. اما واقعیت این است که فناوری یک ابزار است؛ می‌تواند قوانین و مقررات را بازتاب دهد و به مدیریت فعالانه‌تر انطباق کمک کند، اما هرگز خود قوانین یا چارچوب حاکمیتی را ایجاد نمی‌کند. این مسئولیت همچنان بر عهده قانون‌گذاران و مؤسسات مالی است. در کارهای مربوط به اعتبار خصوصی، بلاکچین برای افزایش شفافیت و قابلیت برنامه‌ریزی استفاده می‌شود که به ارائه‌دهندگان فین‌تک کمک می‌کند تا انطباق و ریسک را به طور مؤثرتری مدیریت کنند. این شفافیت بیشتر از دیدگاه سرمایه‌گذار، باعث می‌شود که با اطمینان خاطر بیشتری سرمایه خود را به کار گیرند. با این حال، مسئولیت نهایی اطمینان از راه‌اندازی توکن‌ها یا صندوق‌ها به شیوه‌ای منطبق با قوانین، بسته به دارایی و حوزه قضایی مربوطه، بر عهده خود صادرکننده است. فناوری بلاکچین به سادگی ابزاری برای تسهیل این فرآیندهاست و جایگزین مسئولیت انسانی در تضمین انطباق نمی‌شود.

چشم‌انداز آینده: یکپارچگی نامرئی برای پذیرش گسترده

با وجود پیشرفت‌های قابل توجه، ما هنوز در مرحله گذار هستیم و پذیرش انبوه فناوری بلاکچین و توکن‌سازی به طور کامل محقق نشده است. مورگان کروپتسکی آینده‌ای را متصور است که در آن چرخه عمر دارایی‌ها به طور کامل بر روی بلاکچین صادر و مدیریت می‌شود. در این چشم‌انداز، استیبل‌کوین‌ها به صورت روزمره مورد پذیرش قرار می‌گیرند و دارایی‌های توکن‌شده از همان ابتدا بر روی بلاکچین منتشر می‌شوند. این امر مزایای واقعی قابلیت ترکیب‌پذیری (composability) و برنامه‌پذیری را به نمایش می‌گذارد؛ برای مثال، دارایی‌های راکد می‌توانند در حین نگهداری در امانت، سود کسب کنند. هدف نهایی این است که لایه بلاکچین برای کاربران نهایی نامرئی باشد. آن‌ها نیازی ندارند بدانند که کدام بلاکچین استفاده می‌شود، بلکه تنها به محصولات مالی جدید یا بهتر دسترسی پیدا می‌کنند. تصور کنید بتوانید مستقیماً از یک صندوق بازار پولی توکن‌شده با کارت اعتباری خود خرج کنید. این نوع تجربه است که پذیرش گسترده را رقم خواهد زد و زیرساخت وب۳، از جمله دی‌فای (DeFi)، می‌تواند نیروی محرکه آن در پس‌زمینه باشد. ماموریت Ava Labs از ابتدا دیجیتالی کردن و توکن‌سازی دارایی‌های جهان بوده و همچنان بر این باور است که بلاکچین به یک زیرساخت اصلی در سراسر شرکت‌ها، دولت‌ها و موسسات مالی تبدیل خواهد شد، تا حدی که دیگر مفهوم "شرکت بلاکچینی" وجود نداشته باشد و این فناوری صرفاً بخشی جدایی‌ناپذیر از نحوه عملکرد جهان شود.

محیط نظارتی و چالش‌های پذیرش نهادی

توکن‌سازی، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین روایت‌ها در دنیای کریپتو و بلاکچین، وعده‌های بزرگی از جمله کارایی بیشتر، نقدینگی بالاتر و دسترسی وسیع‌تر را به همراه داشته است. در حالی که مؤسسات بزرگ به طور فزاینده‌ای به این حوزه وارد می‌شوند، واقعیت پذیرش نهادی هنوز پیچیده و در حال گذار است. مورگان کروپتسکی از Ava Labs تأکید می‌کند که توکن‌سازی مفهوم جدیدی نیست و از سال ۲۰۱۷ در حال آزمایش بوده است، اما این بار برای ماندن آمده است. با این حال، جدا کردن هیاهو از واقعیت تولیدات فعال و تأثیرگذار، یک چالش کلیدی محسوب می‌شود. درک محیط نظارتی متغیر و رفع چالش‌های پیش‌روی پذیرش گسترده نهادی، برای تحقق کامل پتانسیل توکن‌سازی حیاتی است.

تغییر پارادایم نظارتی و گشایش نهادی

در سال‌های اخیر، محیط نظارتی دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است که به نفع صنعت دارایی‌های دیجیتال تمام شده است. مورگان کروپتسکی اشاره می‌کند که این تغییرات، بادهای موافقی را برای کل صنعت به ارمغان آورده است و بانک‌ها، مؤسسات مالی و مدیران دارایی اکنون بسیار بیشتر به کاوش در زیرساخت‌های بلاکچین عمومی روی آورده‌اند. این گشایش در رویکردها، نشان‌دهنده بلوغ و جدی‌تر شدن گفتگوها در مورد نقش فناوری بلاکچین در سیستم مالی جهانی است.

با این وجود، رسیدن به مزایای کامل توکن‌سازی نیازمند آن است که بخش‌های بیشتری از چرخه عمر دارایی، از صدور تا مدیریت، به طور کامل و بومی بر روی بلاکچین انجام شود. توکن‌سازی دارایی‌هایی که ابتدا به صورت خارج از زنجیره صادر شده و سپس تلاش برای مدیریت آن‌ها در دو سیستم متفاوت انجام می‌شود، اصطکاک و ناکارآمدی ایجاد می‌کند. چشم‌انداز بلندمدت این است که استیبل‌کوین‌ها در استفاده روزمره پذیرفته شوند و دارایی‌های توکن‌شده از همان ابتدا بر روی زنجیره صادر و مدیریت شوند. این امر زمانی است که مزایای حقیقی ترکیب‌پذیری (composability) و برنامه‌ریزی‌پذیری (programmability) آشکار می‌شوند، به عنوان مثال، دارایی‌های راکد می‌توانند در حین نگهداری در امانت، سود کسب کنند.

توکن‌سازی: ابزاری برای انطباق، نه جایگزین آن

یکی از سوءتفاهم‌های رایج در مورد توکن‌سازی این است که به خودی خود نقدینگی یا انطباق قانونی را تضمین می‌کند. کروپتسکی به صراحت بیان می‌کند که توکن‌سازی به هیچ وجه نقدینگی یا تقاضا در بازار ثانویه را تضمین نمی‌کند، همانطور که انطباق قانونی را نیز تضمین نمی‌کند. فناوری بلاکچین یک ابزار قدرتمند است که می‌تواند قوانین و مقررات را بازتاب دهد و به مدیریت فعالانه انطباق کمک کند، اما این فناوری خود قوانین را ایجاد نمی‌کند یا چارچوب حاکمیتی را تعیین نمی‌کند. این مسئولیت همچنان بر عهده قانون‌گذاران و مؤسسات مالی است.

در حوزه‌هایی مانند اعتبار خصوصی، بلاکچین می‌تواند برای ایجاد بازدهی تعدیل‌شده با ریسک بهتر برای سرمایه‌گذاران استفاده شود. شفافیت بیشتر و قابلیت برنامه‌ریزی، به واسطه‌های فین‌تک اجازه می‌دهد تا انطباق و ریسک را به طور مؤثرتری مدیریت کنند. از دیدگاه سرمایه‌گذار، این شفافیت دید، آن‌ها را برای استقرار سرمایه راحت‌تر می‌کند. اما در نهایت، هر صادرکننده مسئول است تا اطمینان حاصل کند که توکن‌ها یا صندوق‌هایش مطابق با دارایی زیربنایی و حوزه قضایی مربوطه، به صورت قانونی راه‌اندازی شده‌اند. طیف گسترده‌ای از رویکردها در بازارهای مختلف وجود دارد و فناوری تنها کمک‌کننده است؛ هرگز مسئولیت انسانی برای اطمینان از انطباق را جایگزین نمی‌کند. در محیط وب۳، همیشه باید به این نکته مهم توجه داشت که تکنولوژی ابزار است و مسئولیت نهایی بر دوش انسان‌هاست، از این رو، هوشیاری در برابر خطرات امنیتی مانند فیشینگ یا پروژه‌های کلاهبرداری حیاتی است.

چالش‌های پذیرش گسترده و مسیر آینده

با وجود پیشرفت‌ها، هنوز تا پذیرش گسترده توکن‌سازی راه زیادی در پیش است. نقدینگی نهادی به صورت گسترده به دارایی‌های درون‌زنجیره‌ای سرازیر نشده است. اگرچه بسیاری از قطعات پازل – از جمله حضانت‌کننده‌ها، رمپ‌های ورودی و خروجی، چارچوب‌های انطباق و پلتفرم‌های توکن‌سازی – اکنون در جای خود قرار دارند، اما هنوز به نقطه‌ای نرسیده‌ایم که بتوان گفت «موفق شدیم». این وضعیت شبیه به دوران اولیه اینترنت است؛ در آن زمان از «شرکت‌های اینترنتی» صحبت می‌شد، در حالی که امروزه هر شرکتی از اینترنت استفاده می‌کند و این تمایز دیگر وجود ندارد. همین نقطه عطف زمانی فرا می‌رسد که بلاکچین به عنوان یک زیرساخت اصلی در سراسر سازمان‌ها، دولت‌ها و مؤسسات مالی مورد استفاده قرار گیرد؛ در آن زمان، دیگر چیزی به نام «شرکت بلاکچینی» وجود نخواهد داشت، بلکه صرفاً بخشی از نحوه عملکرد جهان خواهد بود.

نهادهای بزرگ و سنتی مانند بانک‌ها که برای صدها سال فعالیت کرده‌اند، با چالش‌های بزرگی در به‌روزرسانی سیستم‌های خود روبرو هستند؛ این فرآیند پرهزینه و مختل‌کننده است و آن‌ها نیاز به یک مورد تجاری واضح یا تهدیدی برای درآمد خود دارند تا حرکت‌های بزرگی انجام دهند. در مقابل، نئوبانک‌ها و فین‌تک‌ها انعطاف‌پذیری بیشتری دارند و اغلب در آزمایش سریع‌تر عمل می‌کنند. مسیر بهینه برای پذیرش توکن‌سازی از طریق ادغام با پلتفرم‌هایی است که مردم از قبل از آن‌ها استفاده می‌کنند، مانند نزدک یا پلتفرم‌های مدیریت ثروت بانک‌های خصوصی. برای کاربران نهایی، لایه بلاکچین باید نامرئی باشد؛ آنچه مهم است این است که محصولات مالی جدید یا بهتری دریافت کنند. این نوع تجربه کاربری، مانند امکان خرج کردن مستقیم از یک صندوق بازار پول توکن‌شده با کارت اعتباری، باعث پذیرش انبوه خواهد شد و زیرساخت وب۳، از جمله عناصر دیفای (DeFi)، می‌تواند نیروی محرکه آن در پس‌زمینه باشد. این رویکرد، ارتباط نقدینگی خارج از زنجیره با دارایی‌های توکن‌شده از طریق سیستم‌های توزیع سنتی را ضروری می‌سازد که گام بزرگی در پذیرش خواهد بود.

همگرایی دیفای، سیفای و توکنیزه‌سازی

مورگان کروپتسکی از آوا لبز (Ava Labs) می‌گوید که توکنیزه‌سازی پدیده‌ای جدید نیست، اما این بار برای ماندن آمده است. این پدیده، همراه با وعده‌هایی برای افزایش کارایی، نقدینگی و دسترسی، به یکی از تأثیرگذارترین روایت‌ها در فضای کریپتو (Crypto) تبدیل شده است. در گذشته‌ای نه چندان دور، دیفای (DeFi)، سیفای (CeFi) و توکنیزه‌سازی به عنوان دنیاهای مجزا در نظر گرفته می‌شدند، اما اکنون شاهد همگرایی فزاینده این سه حوزه هستیم که مسیر آینده مالی را شکل می‌دهد. این همگرایی پتانسیل تحول سیستم‌های مالی سنتی را دارد و راه را برای پذیرش گسترده فناوری بلاکچین (Blockchain) هموار می‌کند و تجربه‌های مالی نوین و کارآمدتری را برای کاربران به ارمغان می‌آورد.

درک همگرایی: پلی میان جهان‌های مالی

مورگان کروپتسکی تأکید می‌کند که در حال حاضر، شاهد همگرایی دیفای (مالی غیرمتمرکز)، سیفای (مالی متمرکز) و توکنیزه‌سازی هستیم. این روند، که سه سال پیش غیرقابل تصور بود، اکنون به یک واقعیت رو به رشد تبدیل شده است. این همگرایی به معنای از بین رفتن کامل تفاوت‌ها نیست، بلکه به کارگیری نقاط قوت هر یک برای ایجاد یک اکوسیستم مالی یکپارچه‌تر و کارآمدتر است. برای مثال، در حالی که دیفای همچنان جایگاه خود را به عنوان یک سیستم عمومی و بدون نیاز به مجوز حفظ خواهد کرد، پتانسیل آن برای تأمین زیرساخت‌های بک‌اند پلتفرم‌های فین‌تک (Fintech)، نئوبانک‌ها و حتی سیستم‌های مالی سنتی، کلید این همگرایی است. این رویکرد به نهادهای مالی اجازه می‌دهد تا از نوآوری‌های وب۳ (Web3) بهره‌مند شوند، بدون اینکه نیاز باشد به طور کامل مدل‌های عملیاتی خود را دگرگون کنند.

توکنیزه‌سازی به عنوان ابزاری قدرتمند در این همگرایی عمل می‌کند. این فرآیند، دارایی‌های فیزیکی و سنتی را به فرمت دیجیتال قابل معامله بر روی بلاکچین تبدیل می‌کند. این نه تنها شفافیت و کارایی را افزایش می‌دهد، بلکه دسترسی به انواع جدیدی از محصولات مالی را نیز ممکن می‌سازد. از استیبل‌کوین‌ها (Stablecoins) که نمونه بارز دارایی‌های توکنیزه‌شده هستند و حجم بازار بیش از ۲۸۰ میلیارد دلاری دارند تا تلاش‌ها برای توکنیزه‌کردن سهام، کالاها و اعتبارات خصوصی، همگی نشان از پتانسیل عظیم این حوزه دارند. این فناوری به موسسات و افراد ابزارهای بهتری برای تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر و سریع‌تر ارائه می‌دهد، اما هرگز جایگزین قضاوت انسانی نمی‌شود و تنها یک توانمندساز (enabler) است. همچنین توکنیزه‌سازی به خودی خود نقدینگی یا بازار ثانویه ایجاد نمی‌کند؛ بلکه ابزارهایی را فراهم می‌آورد که در صورت وجود تقاضای واقعی، این بازارها را ممکن می‌سازد.

دیفای: نیروی محرکه در پشت پرده سیستم‌های مالی سنتی

مورگان کروپتسکی به وضوح بیان می‌کند که نهادهای سنتی احتمالاً به طور مستقیم وارد پلتفرم‌های دیفای نخواهند شد، اما ابتدایی‌ترین عناصر دیفای (DeFi primitives) می‌توانند به عنوان نیروی محرکه در بک‌اند فین‌تک‌ها، نئوبانک‌ها و حتی پلتفرم‌های سنتی عمل کنند. این بدان معناست که بدون اینکه کاربر نهایی متوجه شود، فناوری‌های نوآورانه وب۳ و بلاکچین در حال ادغام شدن در ساختارهای مالی موجود هستند. نمونه‌های عملی این ادغام را می‌توان در برنامه‌های کسب سود (earn programs) صرافی‌های متمرکز مشاهده کرد که در پشت صحنه به ادغام‌های دیفای متکی هستند. این رویکرد به موسسات اجازه می‌دهد تا کارایی و قابلیت برنامه‌ریزی را افزایش دهند، به ویژه در حوزه‌هایی مانند تأمین مالی با پشتوانه دارایی (ABF) و اعتبارات خصوصی که در آن می‌توان پرداخت سود و توزیع آبشاری (waterfall distributions) را با استفاده از استیبل‌کوین‌ها خودکار کرد.

هدف اصلی این است که برای کاربران نهایی، لایه بلاکچین نامرئی باشد. به عبارت دیگر، آنها نباید نیازی به دانستن یا اهمیت دادن به این موضوع داشته باشند که کدام بلاکچین یا پروتکل در حال استفاده است. آنچه اهمیت دارد، دریافت محصولات مالی جدید یا بهبود یافته است. تصور کنید بتوانید مستقیماً از یک صندوق بازار پول توکنیزه‌شده با استفاده از کارت اعتباری خود خرج کنید. این نوع تجربه کاربری ساده و کارآمد، محرک اصلی پذیرش انبوه خواهد بود و در عین حال، زیرساخت وب۳، از جمله دیفای، آن را ممکن می‌سازد. این رویکرد، پتانسیل ایجاد محصولات مالی نوآورانه و دسترسی‌پذیرتر را فراهم می‌آورد که می‌تواند شکاف بین سرمایه‌گذاران خرده‌پا و نهادی را پر کند و به شفافیت و کاهش هزینه‌های عملیاتی در نهادهای مالی کمک کند.

توکنیزه‌سازی: دروازه‌ای به نقدینگی و دسترسی وسیع‌تر

از منظر توکنیزه‌سازی، بهترین مسیر برای پذیرش، ادغام با پلتفرم‌هایی است که مردم در حال حاضر از آنها استفاده می‌کنند. این پلتفرم‌ها می‌توانند نَزدَک (Nasdaq)، پلتفرم‌های فین‌تک مدیریت ثروت مانند رابین‌هود (Robinhood)، یا سیستم‌های مدیریت ثروت بانک‌های خصوصی باشند. این استراتژی به معنای نزدیک کردن دارایی‌های توکنیزه‌شده به نقدینگی موجود در بازارهای سنتی است. در واقع، اکثر نقدینگی هنوز خارج از زنجیره است و مسیر واقعی برای پذیرش، اتصال این نقدینگی با دارایی‌های توکنیزه‌شده از طریق سیستم‌های توزیع سنتی است. این رویکرد از ایجاد صرفاً نقدینگی برای معاملات بازار ثانویه فراتر رفته و به بهبود فرآیندهای موجود با استفاده از قابلیت‌های زیرساخت بلاکچین متمرکز است.

آوا لبز (Ava Labs) از ابتدا بر دیجیتالی‌سازی و توکنیزه‌سازی دارایی‌های جهان تمرکز داشته و این را یک مورد استفاده اصلی برای بلاکچین می‌داند. همکاری آنها با Securitize و KKR برای توکنیزه‌کردن بخشی از صندوق رشد بهداشتی در سال ۲۰۲۱، حتی قبل از اینکه توکنیزه‌سازی به یک روایت اصلی تبدیل شود، پتانسیل این حوزه را به وضوح نشان داد. اکنون، تمرکز بر ایجاد عرضه با کیفیت بالا از دارایی‌های توکنیزه‌شده از سوی مدیران سطح بالا مانند آپولو (Apollo) و بلک‌راک (BlackRock) و همچنین ایجاد تقاضا و توزیع از طریق پلتفرم‌های ساخته شده بر روی آوالانچ (Avalanche) است. توکنیزه‌سازی، دسترسی طیف وسیع‌تری از سرمایه‌گذاران را به اکوسیستم رمزارز فراهم می‌کند؛ حتی برای کسانی که از نگهداری مستقیم توکن‌ها، راه‌اندازی کیف پول وب۳ (Web3 wallet) یا تجربه کاربری پیچیده آن راحت نیستند. این امر با ارائه ساختارهای آشنایی مانند ETFها یا ETPها، فرصت‌های جدیدی را برای سرمایه‌گذاران فردی و نهادی فراهم می‌آورد.

افق آینده و چالش‌های پیش رو

با وجود پیشرفت‌های چشمگیر، هنوز تا پذیرش انبوه راه زیادی در پیش است. نقدینگی نهادی به صورت گسترده در حال حاضر به دارایی‌های روی زنجیره سرازیر نشده است. اگرچه بسیاری از قطعات پازل – مانند متولیان (custodians)، ورودی‌ها و خروجی‌های فیات (on- and off-ramps)، چارچوب‌های انطباق (compliance frameworks) و پلتفرم‌های توکنیزه‌سازی – در جای خود قرار گرفته‌اند، اما هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که بگوییم "موفق شدیم". مورگان کروپتسکی این وضعیت را با اوایل اینترنت مقایسه می‌کند؛ زمانی که مردم از "شرکت‌های اینترنتی" صحبت می‌کردند. امروزه، هر شرکتی از اینترنت استفاده می‌کند و این تمایز دیگر وجود ندارد. همین وضعیت برای بلاکچین نیز در حال شکل‌گیری است.

این نقطه عطف زمانی فرا خواهد رسید که بلاکچین به عنوان یک بخش اصلی از زیرساخت‌ها در شرکت‌ها، دولت‌ها و موسسات مالی مورد استفاده قرار گیرد. در آن زمان، دیگر چیزی به نام "شرکت بلاکچینی" وجود نخواهد داشت؛ بلاکچین صرفاً بخشی از نحوه عملکرد جهان خواهد بود. چشم‌انداز بلندمدت، پذیرش استیبل‌کوین‌ها در استفاده روزمره، انتشار بومی دارایی‌های توکنیزه‌شده بر روی زنجیره از ابتدا، و مدیریت کامل تمامی فرایندها به صورت درون زنجیره‌ای است. در این صورت، مزایای ترکیب‌پذیری (composability) و قابلیت برنامه‌ریزی (programmability) به طور کامل خود را نشان خواهند داد، مانند امکان کسب سود از دارایی‌های غیرفعال در زمان نگهداری در امانت (escrow). این همگرایی وعده یک آینده مالی کارآمدتر، شفاف‌تر و فراگیرتر را می‌دهد که مسئولیت رعایت قوانین و مقررات همچنان بر عهده صادرکنندگان و نهادهای انسانی خواهد بود.

استراتژی اولنچ برای توکنیزه‌سازی دارایی‌های جهان

توکنیزه‌سازی: جدایی هیاهو از واقعیت

توکنیزه‌سازی دارایی‌ها، روایتی قدرتمند در حوزه کریپتو، وعده‌های بسیاری از جمله کارایی، نقدینگی و دسترسی‌پذیری بیشتر را به همراه دارد. با این حال، همانطور که مورگان کروپتسکی از Ava Labs اشاره می‌کند، این مفهوم جدید نیست و از سال ۲۰۱۷ در حال آزمایش بوده است. بسیاری از اعلامیه‌ها صرفاً وعده محصولاتی هستند که هنوز به صورت زنده پیاده‌سازی نشده‌اند. برای تفکیک هیاهو از واقعیت، نگاه به معیارهای عملی و دارایی‌های مستقر شده روی بلاکچین ضروری است. موفق‌ترین نمونه توکنیزه‌سازی تاکنون استیبل‌کوین‌ها هستند که با بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار ارزش بازار، به عنوان دارایی توکنیزه‌شده اصلی عمل می‌کنند. این موفقیت، در ادامه، علاقه به صندوق‌های بازار پول توکنیزه‌شده را برانگیخته و صادرکنندگان استیبل‌کوین و دلار مصنوعی به سمت اعتبار خصوصی نیز حرکت کرده‌اند.

فرصت‌های نوظهور در اعتبار خصوصی و مالی با پشتوانه دارایی (ABF)

عرصه اعتبار خصوصی، با محصولات سودآور خود، هیجان‌انگیزترین بخش توکنیزه‌سازی محسوب می‌شود. قابلیت اتوماسیون پرداخت‌های بهره و توزیع آبشاری با استفاده از استیبل‌کوین‌ها، مزایای ملموسی را به ارمغان می‌آورد. در مقابل، دارایی‌هایی مانند سهام خصوصی که جریان‌های نقدی مشابهی ندارند و ارزش خالص دارایی (NAV) آن‌ها به دفعات تغییر نمی‌کند، مزایای بلاکچین را به وضوح نشان نمی‌دهند. در بخش مالی با پشتوانه دارایی (ABF)، اولنچ با بهره‌گیری از استیبل‌کوین‌ها و ابزارهای برنامه‌پذیر، فرایندها را بهینه‌سازی و ارتقا می‌بخشد. پس از بحران مالی جهانی، بانک‌ها از برخی فعالیت‌های وام‌دهی عقب نشستند و شرکت‌های فین‌تک و اعتباری خصوصی وارد میدان شدند. اکنون، فضای ABF تحت سلطه مدیران دارایی‌های جایگزین بزرگ است که دارای تیم‌های پشتیبانی گسترده‌ای برای پردازش وام‌ها هستند. با استفاده از امکانات برنامه‌پذیر، می‌توان این فرایندها را کارآمدتر کرد و فرصت را برای صندوق‌های کوچک‌تر، مدیران نوظهور و دفاتر خانوادگی فراهم آورد تا در وام‌دهی ABF شرکت کنند.

بلاکچین: ابزاری برای توانمندسازی، نه جایگزینی تصمیم‌گیری انسانی

هدف از بلاکچین و توکنیزه‌سازی، جایگزینی تصمیم‌گیری‌های انسانی نیست، بلکه تجهیز افراد و نهادها به ابزارهای بهتر است. همانند هوش مصنوعی که تخصص انسانی را تکمیل می‌کند، بلاکچین نیز امکان استانداردسازی و تأیید سریع‌تر داده‌ها را فراهم می‌آورد. این امر به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر و سریع‌تر با اطلاعات به‌روز کمک می‌کند، نه اینکه نیاز به قضاوت انسانی را از بین ببرد. بلاکچین به عنوان یک توانمندساز عمل می‌کند، نه جایگزینی برای قابلیت‌های ارزیابی ریسک. این سوءتفاهم در مورد توکنیزه‌سازی نیز وجود دارد؛ توکنیزه کردن یک دارایی به معنای ایجاد خودکار تقاضا یا نقدینگی در بازار ثانویه نیست. توکنیزه‌سازی ابزارهایی را فراهم می‌کند که در صورت وجود تقاضای واقعی، امکان ایجاد این بازارها را ممکن می‌سازد.

تضمین انطباق و تحولات نظارتی

توکنیزه‌سازی، نه نقدینگی را تضمین می‌کند و نه انطباق با قوانین را. این فناوری ابزاری است که می‌تواند قوانین و مقررات را بازتاب دهد و به مدیریت پیشگیرانه انطباق کمک کند، اما خود قوانین یا چارچوب حاکمیتی را ایجاد نمی‌کند. این مسئولیت همچنان بر عهده نهادهای نظارتی و موسسات مالی است. در پروژه‌های اعتبار خصوصی، بلاکچین برای ایجاد بازدهی تنظیم‌شده بر اساس ریسک بهتر برای اولنچ و شرکای سرمایه استفاده می‌شود. شفافیت و برنامه‌پذیری، به فین‌تک‌ها اجازه می‌دهد تا انطباق و ریسک را به طور مؤثرتری مدیریت کنند. این وضوح، سرمایه‌گذاران را برای استقرار سرمایه راحت‌تر می‌کند. اما در نهایت، هر صادرکننده مسئول است تا از راه‌اندازی توکن‌ها یا صندوق‌های خود به شیوه‌ای منطبق با قوانین، بسته به دارایی پایه و حوزه قضایی اطمینان حاصل کند. محیط نظارتی نیز در حال تغییر است و اکنون موسسات، بانک‌ها و مدیران دارایی تمایل بیشتری به بررسی زیرساخت‌های بلاکچین عمومی دارند.

همگرایی دیفای و امور مالی سنتی: آینده نامرئی بلاکچین

در حالی که دیفای عمومی و بدون مجوز همچنان جایگاه خود را خواهد داشت، آینده در همگرایی دیفای (DeFi)، سفای (CeFi) و توکنیزه‌سازی نهفته است. موسسات به احتمال زیاد مستقیماً به پلتفرم‌های دیفای نمی‌پرند، اما اصول اولیه دیفای می‌توانند در پس‌زمینه فین‌تک‌ها، نئوبانک‌ها و حتی پلتفرم‌های سنتی قدرت بگیرند. بهترین مسیر برای پذیرش گسترده توکنیزه‌سازی، ادغام آن با پلتفرم‌هایی است که مردم از قبل از آنها استفاده می‌کنند، مانند نزدک یا پلتفرم‌های مدیریت ثروت. برای کاربران نهایی، لایه بلاکچین باید نامرئی باشد. آنچه مهم است، دسترسی آن‌ها به محصولات مالی جدید یا بهتر است. به عنوان مثال، امکان خرج مستقیم از یک صندوق بازار پول توکنیزه‌شده با استفاده از یک کارت اعتباری، نوعی تجربه‌ای است که پذیرش گسترده را رقم خواهد زد و می‌تواند توسط زیرساخت وب۳، از جمله دیفای، پشتیبانی شود.

ماموریت اولنچ و چشم‌انداز آینده توکنیزه‌سازی

ماموریت اولنچ از ابتدا دیجیتالی کردن و توکنیزه کردن دارایی‌های جهان بوده است. این پلتفرم از قبل از آنکه مفهوم RWA (دارایی‌های دنیای واقعی) مطرح شود، روی توکنیزه‌سازی کار می‌کرد. یکی از نقاط عطف اولیه، همکاری با Securitize و KKR برای توکنیزه کردن بخشی از صندوق رشد سلامت آنها در سال ۲۰۲۱ بود. اولنچ اکنون بر دو چیز تمرکز دارد: اول، توسعه عرضه با کیفیت بالا از دارایی‌های توکنیزه‌شده از سوی مدیران تراز اول مانند آپولو، بلک‌راک و ولینگتون؛ و دوم، ایجاد توزیع و تقاضا با همکاری پلتفرم‌هایی که روی اولنچ ساخته شده‌اند. هدف نهایی، اتصال نقدینگی عمدتاً آف‌چین به دارایی‌های توکنیزه‌شده از طریق سیستم‌های توزیع سنتی است. این راهکار، تغییرات اساسی در پذیرش را به دنبال خواهد داشت.

جمع‌بندی و توصیه‌های نهایی

در حالی که اکوسیستم اولنچ به طور فزاینده‌ای در توکنیزه‌سازی دارایی‌ها پیشرو است، پذیرش گسترده نهادی هنوز محقق نشده است. چالش‌های پیش رو، از جمله بهبود کاربری و ایجاد اعتماد، نیازمند تلاش مستمر است. اما با تکمیل پازل‌هایی مانند متولیان، درگاه‌های واریز/برداشت، چارچوب‌های انطباق و پلتفرم‌های توکنیزه‌سازی، ما در حال نزدیک شدن به نقطه‌ای هستیم که بلاکچین به زیرساخت اصلی در شرکت‌ها، دولت‌ها و موسسات مالی تبدیل شود. همانند اینترنت اولیه که اکنون جزء لاینفک هر کسب‌وکاری است، در آینده نیز هیچ «شرکت بلاکچینی» وجود نخواهد داشت؛ بلاکچین صرفاً بخشی از نحوه عملکرد جهان خواهد بود. برای سرمایه‌گذاران و کاربران این حوزه، توصیه می‌شود که ضمن مطالعه دقیق و درک پیچیدگی‌های توکنیزه‌سازی، بر تفکیک نوآوری‌های واقعی از هیاهوی بازاریابی تمرکز کرده و همواره به جنبه‌های نظارتی و انطباقی توجه داشته باشند. پیشرفت در این زمینه نیازمند صبر، نوآوری هدفمند و همکاری بین نهادهای مالی و فناوری است تا مزایای برنامه‌پذیری و شفافیت بلاکچین به طور کامل محقق شود.

ملیکا اسماعیلی